یک سلول پلیس(گلبول سفید) به نام جونز با کمک یک قرص سرماخوردگی تلاش میکند جلوی ویروسی که قصد کشتن فرانک (میزبان) را دارد بگیرد…
در آخرین روز کمپ، در تابستان داغ سال 1981، گروهی از مشاوران تلاش می کنند پیش از به پایان رسیدن روز، کار ناتمام خود را به اتمام برسانند...
یک انسان شناس از سیاره ای بیگانه به زمین می آید تا درباره برخی رفتارهای ذاتی اسنان از جمله : معاشقه، جفت گیری، تولید مثل و...مدارکی جمع آوری کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در هرفصل، مورچهها مجبورند تا برای حشرات بیگانه که قویتر از آنها هستند، آذوقه جمع کنند و بیشتر ذخیرهی خود را به آنها بدهند.فلیک که مورچهای جوان و ماجراجو است تصمیم میگیرد تا به جای دوری برود و کمک بیاورد تا مورچهها بتوانند از پس این حشرات بربیایند...
با دوبله فارسی
فیلم داستان زندگی رئیس جمهور سابق ایالات متحده "ریچارد نیکسون" از دورانی که یک پسر جوان بود تا زمانی که ریاست جمهوری اش با شرمساری پایان یافت است...
شبي گرگي «ويل رندال» (نيکلسن) را گاز مي گيرد. پس از آن «ويل» آرام آرام دچار خصوصيات حيواني مي شود. تا اين که به ديدار يک متخصص حلول روح حيوانات مي رود که به او مي گويد خيلي زود گرگ خواهد شد...
«دبي جلينسکي» (کيوساک)، متخصص در ازدواج با مردان ثروتمند و بعد کشتن آنان براي تصاحب پولشان است. او به عنوان پرستار بچه وارد «خانواده ي آدامز» مي شود و...
سریال Frasier توسط دیوید آنجل در سال ۱۹۹۳ ساخته شد و در سال ۲۰۰۴ به پایان رسید این سریال موفقیت های زیادی بدست آورد. موضوع این سریال از آنجا شروع می شود که دکتر Frasier پس از مدتها با پدر خود که قبلا یک افسر پلیس بوده به سیاتل بر میگردد و در یک شبکه رادیویی به عنوان روانپزشک مشغول به کار می شود و سعی می کند که زندگی خود را از نو بسازد ولی
با زیرنویس چسبیده
«سام بالدوين» (هنکس) پس از مرگ همسر جوانش با پسر هشت ساله اش «جونا» (مالينجر) تنها مي ماند. او براي آغاز يک زندگي نو از شيکاگو به سياتل مي رود. از سويي «آني ريد» (رايان) يک روزنامه نگار ساکن بالتيمور، وقتي صداي «سام» را از راديو مي شنود، نديده و نشناخته، به او علاقه مند مي شود و به سياتل مي رود ...
«جک لوکاس» (بريجز) گوينده ي يک برنامه ي راديويي پس از آن که مي فهمد يکي از شنوندگان برنامه اش تحت تأثير حرف هاي او آدم کشته، کارش را رها مي کند و الکلي مي شود. شبي که «جک» قصد خودکشي دارد، مرد بي خانماني به نام «پري» (ويليامز) که قبلا استاد دانشگاه بوده، نجاتش مي دهد و مي گويد که مأموريت دارد «جام مقدس» را پيدا کند.