دو انسان نا امید و افسرده، رابطه عاشقانهی زیبایی با هم برقرار می کنند. اما باورهای سیاسی و اعتقاداتشان آنها را از هم جدا می کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«دون ويتو کورلئونه» (براندو) يکي از رؤساي پرقدرت مافياست که به خاطر کمک هايش به مهاجران ايتاليايي در نيويورک به «پدرخوانده» معروف است. پس از مرگ «دون ويتو»، جاي او را پسر کوچک خانواده، «مايکل» (پاچينو)، مي گيرد که پيش از اين علاقه اي به فعاليت هاي غيرقانوني خانواده اش نداشته است. «مايکل» خيلي زود با يک سري قتل و کشتار و پس از تصفيه ي خرده حساب هاي قديمي، پدرخوانده ي جديد مي شود.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
کارآگاه «جیمی دویل» (جین هاکمن) به همراه دستیارش بادی روسو (روی شیدر) از محموله هروئینی که قرار است به نیویورک وارد شود، مطلع شده و قصد دارند جلوی آن را بگیرند. از طرفی رئیس فرانسوی قاچاقچیان بنام «آلن چارنیر» (فرناندو ری) قصد دارد به هر قیمتی شده محموله را به مقصد برساند...
پس از مرگ یک دوست مشترک، سه مرد متاهل زندگی مشترک خود را ترک می کنند و به دنبال لذت و آزادی هستند و در نهایت به لندن می روند...
با زیرنویس چسبیده
«جوباک» (وويت) پسر جذاب ولي بي پول شهرستاني، به نيويورک مي آيد تا با تلکه ي زنان مسن پولدار کسب درآمد کند. او خيلي زود با «راتسو ريزو» (هافمن) آشنا مي شود؛ کلاهبرداري مسلول و معلول که پيشنهاد مي دهد مديريت برنامه هاي «جو» را به عهده بگيرد...
»ماکس بيالي استاک« (موستل)، يکي از تهيه کننده هاي برودوي و متخصص سرکيسه کردن بيوه زنان مسن، روزهاي بي پولي اش را مي گذراند، تا اين که حسابدارش، »ليوبلوم« (وايلدر) به او مي گويد که يک نمايش ناموفق مي تواند پول سازتر از يک نمايش پرفروش باشد، به شرط آن که بيش از حد مورد نياز حمايت مالي جلب کنند...
یک حسابدار ناگهان دچار فراموشی می شود. به نظر می رسد این مربوط به خودکشی رئیس او باشد. اکنون برخی از اراذل و اوباش خشن برای بدست آوردن وی بیرون هستند...
فیلم داستان زنی جوان و مرموز در یک آسایشگاه است که به نظر می رسد نوعی طلسم جادوئی در اطراف او وجود دارد. مردی بیقرار اما صادق با گذشته ای مبهم به او نزدیک می شود و...
در محله ای فقیرنشین از نیویورک،"سول نزرمن" وام دهنده ای تنها است که بازمانده اردوگاه "آشوویتس" نازیها بوده و هیچ احساساتی ندارد. او خانواده و دوستانش را در جنگ و ایمانش به خدا و اعتقادش به انسانیت را از دست داده است.او هیچ اهمیتی به پول نمی دهد اما با خاطرات اسارتش از اردوگاه دست و پنجه نرم می کند...
ماری رابینسون، یک شب در راه بازگشت به خانه مورد تجاوز قرار میگیرد. پس از این ماجرا او به منهتن فرار میکند و حتی سعی میکند از پل منهتن خودش را به پایین پرت کرده و خودکشی کند، اما مردی به نام مایک مانع از این کار میشود و...