"چارلی پارکر" نوازنده ساکسیفون در سال 1940 به نیویورک می رود. او به مواد مخدر اعتیاد پیدا می کند، اما همسر دوست داشتنی اش "چن" تلاش می کند به او برای بیرون آمدن از این مخمصه کمک کند...
«فرانسيس» (هالتن)، دشمن قديمي «پي وي» (هرمن)،دوچرخه ي محبوب او را مي دزدد و او بيهوده مي کوشد تا آن را بيابد. پيشگويي فريبکار به او مي گويد که دوچرخه اش در زيرزمين قلعه ي آلامو در تکزاس است و «پي وي» راهي سفر دور و دراز مي شود.