هنگامی که بانی بدلکار، هانی را برای یک کنسرت جانبی استخدام می کند، به دنیای پرمخاطره اکشن، جاسوسی و خیانت پرتاب می شوند. سالها بعد، با فرارسیدن گذشته خطرناک آنها، هانی و بانی جدا شده باید دوباره متحد شوند و برای محافظت از دختر جوانشان نادیا بجنگند.
داستان عشق پادشاه دوشیانتا و شاکونتالا، دختر حکیم ویشوامیترا و پوره مناکا. به دلیل نفرین یک حکیم، دوشیانت همه چیز را در مورد شکونتالا فراموش می کند تا اینکه سرنوشت دوباره آنها را کنار هم قرار می دهد ...