داستان این سریال علمی تخیلی درام به این شکل شروع می شود که ما شاهد ناپدید شدن افرادی در زمانهای مختلف در کشورهای مختلف و با نژادهای مختلف هستیم .این افراد که تعدادشان ۴۴۰۰ نفر است در یک روز به خصوص دو باره و یکجا در یک نقطه از خاک امریکا ظاهر می شوند و در بین از انها دختر بچه ای که ۸۰ سال پیش ناپدید شده بود تا سیاهپوستی که در دهه ۵۰ غیب شده بود وجود دارند .این افراد که هیچ خاطره ای از انچه بر انها گذشته ندارند توسط ما مو رین به قرنتینه برده میشوند و بعد از مدتی ازاد میشوند .. و حالا از این به بعد شاهد مواجه این افراد با دنیایی جدید می شویم که هیچ تناسخی با ان ندارند …. زنی که ۱۲ سال پیش که دختری چند ماهه داشت غیب شده و اکنون دختر خود را ۱۲ ساله میبیند که دیگر او را نمی شناسد و خود را دختر زنی میداند که شوهرش بعد از ناپدید شدن او با ان ازدواج کرده . مرد سیاهپوستی که به خانه خود باز میگردد و به جای خانه خود پلی عظیم الجثه را میابد و خلاصه هر از این افراد انگار چیزی را از دست داده اند ولی …. انها انگار در طول غیبت خود انگار چیزهایی نیز به دست اورده اند . مثلا دختر کوچولی ما می تواند اینده را پیش بینی کند یا پسر جوانی می تواند انسانها را احیا کند یا بمیراند...
پسری به نام اینویاشا که نیم انسان است و نیم شیطان، دنبال سنگ مقدسی است و در جریان پیدا کردن این سنگ عاشق دختری به نام کیکیو می شود و می فهمد که سنگ مقدس دست کیکیو می باشد و به او می گوید که من با قدرت این سنگ مقدس به انسان تبدیل میشوم و با هم زندگی می کنیم ولی بعد از مدتی کیکیو می فهمد که او می خواسته با قدرت سنگ مقدس به یک شیطان واقعی تبدیل شود و موقع دزدیدن سنگ مقدس با یک تیر مهر و موم شده او را به درختی آویزان می کند و...
با زیرنویس چسبیده
فیلم به سال ۹۲۲ میلادی مربوط میشود. «احمد بن فضلان» (آنتونیو باندراس) از بغداد مرکز خلافت عباسی به سرزمینهای مردمان وحشی و بدوی ساکن مناطق شمال اروپا فرستاده میشود.او به دلیل اشتباهی که که انجام داده به نوعی تبعید محترمانه محکوم شده و به این سفر خطرناک فرستاده شده است.«احمد» و همراهانش به وایکینگها در ساحل رود ولگا بر میخورند و با آنان رابطهای دوستانه برقرار میکنند،ولی پسرکی ...
با زیرنویس چسبیده
زن جواني به نام «سارا توبياس» (فاستر) در يک نوشگاه مورد هتک حرمت چند مرد قرار مي گيرد. هنگامي که همه ي شهود ماجرا لب فرو مي بندد، او به کمک «کاترين مورفي» (مگيليس)، يک وکيل زن در صدد گرفتن حق خود بر مي آيد...