دکتر نیلوفر توسکا یک روانپزشک متعهد با استعداد ویژه برای کمک به نوجوانان مشکل دار در مواجهه با مشکلات سخت است. برای دکتر نیلوفر، هیچ مورد ناامید کننده ای وجود ندارد. درک منحصر به فرد او از ذهن نوجوان او را یک قدم جلوتر از همکارانش نگه می دارد. اما نبوغ دکتر نیلوفر قیمت گزافی دارد. علیرغم موفقیتش، او راز وحشتناکی را تحت تاثیر قرار می دهد که اگر روزی فاش شود، می تواند حرفه او را خراب کند. دشمن دکتر نیلوفر اومر است، یک دادستان سازش ناپذیر که معتقد است تنها راه کمک به یک نوجوان بزهکار اجرای دقیق قانون است. دوران نوجوانی پریشان او به اومر آموخت که تنبیه تنها راه درمان است و رویکرد ملایم دکتر نیلوفر او را خشمگین می کند. موارد یکی پس از دیگری آنها را در دو طرف میز قرار می دهد، اما تمایل مشترک آنها برای کمک به این بچه ها - و همچنین گذشته پر دردسر خودشان - آنها را ناگزیر به هم نزدیک می کند.
یک خیاط معروف شروع به دوختن لباس عروسی برای نامزد بهترین دوستش می کند، اما هر سه رازهای تاریکی دارند که به زودی ...
عزیز پایدار، پسر بزرگترین خانواده آنتاکیا که تنها فروشنده فرش هم هستن، زندگیای سراسر رفاه و ثروتمندی داره. تقدیر عزیز با کشتن (آندره)، پسر دلگهی فرانسوی (موسیو پییر) تغییر میکنه؛ مجبور میشه خاکی که توش به دنیا اومده، تنها عشقش (دلربا) و خلاصه هر آنچه صاحبش هست رو رها کنه. دو سال بعد بازگشتش برای همهی اونهایی که فکر میکردن مرده غیرمنتظره است. عزیز که مجبور میشه همه چیز رو از نو شروع کنه، با تلاشی که برای زندگی میکنه از خاکسترهاش دوباره متولد میشه؛ با ورود یه دختر روستایی ساده (افنان) به زندگیش، میون دو راهی قرار میگیره. با گذشت زمان بعد از این درگیری احساسی هم خودش و هم عشق واقعیش رو پیدا خواهد کرد.
علیرضا یه راننده تاکسیه و تمام خرج و مخارج زندگی اش رو از همین راه بدست میاره. هالیده هم دکتره و یک دوست پسر زورگو و پولدار داره که برای رسیدن به هالیده هرکاری میکنه. یک شب ..