در سال 1950 در جنگ های کره سرگرد سلیمان یک دختر نیمه یخ زده و ترسیده،بدون پدر و مادر در وسط جنگل پیدا میکند که خیلی ترسیده و نزدیک به یخ زدن هست سرگرد سلیمان او را قاچاقی به اردوگاه ارتش میبرد و در آنجا از او مراقبت میکند ولی به خاطر عدم توانایی برای برقراری ارتباط با او اسمی برایش انتخاب میکند “آیلا” به یاد شبی که او را پیدا کرده بود.بین آیلا و سلیمان ارتباط قلبی زیادی برقرار میشود…
این مینی سریال داستان یک زن را روایت میکند که در کودکی از خانوادهاش جدا شده و به یک خانواده دیگر سپرده شده است. این زن در طول زندگیاش با دو برادر از یک خانواده روبرو میشود و با هر کدام از آنها در یک دوره زمانی عشق را تجربه میکند.