روبین ۱۱ ساله، دختر جسور و دوستان صمیمیاش که خودشان را هودز مینامند، آن قطعه زمین پوشیده از بوته و درختچه در انتهای کوچه بنبستشان را پادشاهی جادویی میدانند.
در سال 1922، کنت روستوف خود را در مسکو و در سمت اشتباه تاریخ می بیند. حزب کمونیست موافقت می کند که او زنده بماند، اما او هرگز اجازه ندارد تا روزی که می میرد پایش را بیرون از هتل متروپل بگذارد.
داستان در مورد زنی است که هر شب در ساعت 3:33 بامداد از خواب بیدار می شود، ساعتی که معروف به ساعت شیطان است...