داستان عاشقانه توسعه دهنده بازی تامر و بانکدار Peri را روایت می کند که به شکلی خارق العاده با هم آشنا می شوند و در یک بازی خطرناک و در عین حال زیبا به دام می افتند.
ادا ییلدیز که چاره ای جز ادامه ی تحصیل نداره و با وجود تمام مشکلات مادی به تحصیلاتش ادامه میده، از طرف یک شرکت بزرگ بورس ادامه تحصیل در خارج از کشور دریافت میکنه و با ذوق و شوق فراوانی تحصیلش در خارج رو شروع میکنه ولی بورس تحصیلی از طرف شرکت قطع میشه. بعدها ادا متوجه میشه که کسی که بورس رو قطع کرده سرکان بولات، مدیرعامل شرکته و با عصبانیت میره که ازش حساب پس بگیره. در مقابل سرکان بولات پیشنهاد خیلی جالبی به ادا میده…
جم و ریحان قرار بود صاحب بچه ها ی سه قلو بشن و درست روز تولد جم این بچه ها بدنیا اومدن ولی یکیشون موقع تولد میمیره. درست همون روز یه بچه تازه متولد شده رو که در حیاط مسجد ترک شده بود به بیمارستان میارن و جم تصمیم میگیره اونو به جای بچشون که مرده بود بزرگ کنه. الان اون بچه ها بزرگ شدن و هرکدوم زندگی خودشون رو دارن ولی سریال مدام بین گذشته و زمان حال در گردشه…
کسی که سنگینی زندگی و محبت دو فرزند رو در قلب خود حمل میکند. داستان مادری که علیرغم فقر و مبارزه با زندگی میتونه بچه هاش رو بخندونه و خودش رو در مقابل سختی های زندگی سپر کنه تا بتونه مراقب بچه هاش باشه…
پس از ناپدید شدن پسربچهای به نام امید، مادرش سعی میکند که با خاطرات او به زندگی ادامه دهد. از سوی دیگر، سارپ (برادر امید) خود را برای گم شدن او سرزنش میکند. سارپ ییلماز که به تازگی از آکادمی پلیس فارغالتحصیل شدهاست، به ناچار باید با گذشته تاریک پدرش مواجه شود و…
Burak Deniz وارث یکی از بزرگترین و معتبرترین کمپانی های نساجی استانبول است که از عشق هیچی رو درک نمیکنه Hande Erçel که در این سریال با اسم حیات ایفای نقش میکند با هم مواجه میشوند.یکی در گیرسون به دنیا آمده که هردو در استانبول زندگی میکنند و این یکی فرصتی است برای ارتباط با مرات که در ادامه به دوست داشتن و شروع یک جنگ و مبارزه برای عشق تلقی میشود و ….