ورن ویلیامز، درمانگر هنری، پس از مرگ مادر خواندهاش متوجه میشود که مادر واقعیاش نیز به همین شکل جان خود را از دست داده است. او به این باور میرسد که پدرش هر دو زن را به قتل رسانده است. او باید راهی پیدا کند تا خود و خواهر و برادران کوچکترش را از پدرش دور نگه دارد...
ایمی و لو مادر خود را در تصادف رانندگی از دست داده اند، اکنون آنها با پدر بزرگشان زندگی میکنند و از طریق رسیدگی به اسب ها و محبت به آنها خاطرات مادرشان را زنده نگه میدارند و ...