دوازدهم اکتبر سال 1978. با تلفن یک فرد ناشناس، پلیس وارد اتاق «سیدویشز» (اولدمن) و محبوبهاش، «نانسیاسپونگن» (وب) در اهتل چلسی نیویورک میشوند و با جنازه خونی نانسی و «سید» نشئه روبهرو میشوند...
داستان در مورد یک بار میباشد در بوستون که آدم هایی که در آنجا کار میکنن و کسانی که به آنجا میروند تجارب زندگی های خودشان را با یکدیگر به اشتراک میگذارند و همچنین در همین بین اتفاقات کمدی هم رخ میدهد و …