یک زن روزنامه نگار بعد از اینکه دوست پسرش به او خیانت می کند، مقاله ای چاپ می کند و در آن تمام مردان را به خیانتکار بودن متهم می کند، و همین مساله باعث شهرت او می شود...
با زیرنویس چسبیده
«فرانک» پسر خانواده «فاولرز» است که به تازگی سال اول دانشگاهش را به پایان رسانده و همراه والدینش زندگی می کند. فرانک با «ناتالی» رابطه دارد، که مادری جوان است که هنوز کاملا از شوهر سابقش، «ریچارد» جدا نشده. وقتی که ریچارد از رابطه میان همسرش و فرانک مطلع می شود، اتفاقاتی غم انگیز به وقوع می پیوندند که خانواده فاولرز را هم درگیر می کنند...
با زیرنویس چسبیده
«نيک مارشال» (گيبسن) در يک آژانس تبليغاتي کار مي کند و مردي زن ستيز است و همسر سابق و دختر و مستخدمه اش از دست او شاکي اند. شبي، «نيک» با ماشين تصادف مي کند، اما صبح روز بعد در مي يابد توانايي خواندن فکر زنان را پيدا کرده است. «نيک» ابتدا هراسان مي شود، اما کم کم مي فهمد که مي تواند از اين موهبت استفاده کند.
"دیوید آلن گریفن" قاتل خونسردی است که یک قربانی زن انتخاب کرده،او را هفته ها مورد بررسی قرار می دهد تا همه جزئیات زندگی اش را بفهمد.خود را آماده کرده و وارد خانه شده و قربانی اش را شکنجه می کند."جو کمبل" پس از شکست در دستگیری او،از اف بی ای استعفا داده و به شیکاگو می رود.اما وقتی صندوق پستی خود را باز می کند،متوجه نامه ای می شود که قاتل برای او فرستاده و...
روبی با مرد ها مشکل دارد. او سعی میکند مشکلات خود را حل کند اما خود را درگیر افراد بازنده میکند. عشق فعلی او...
داستان فیلم روایتگر زندگی یک نوجوان از سطح پائین جامعه و خانواده عجیب اوست که در سال 1976 زندگی می کنند...
روزنامه نگاری بنام "فلوید" از آمریکا، "مایکل هندرسون" از انگلیس و تیمهای آنان در آغاز جنگ بوسنی در سارایوو همدیگر را ملاقات می کنند. در طول تهیه گزارششان یک یتیم خانه پیدا می کنند و...
مطالعه ای بر روی شخصیت میلدرد 'میلی' هاوکس، زنی مسن که تمام عمرش را صرف مراقبت از دیگران کرده است. زمانی که دخترش او را ترک کرده و از خانه می رود، متوجه می شود که دیگر کسی را ندارد که نگرانش باشد...
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
"فیت" اعتقاد دارد دو نیمه گمشده می توانند به هم برسند. او بر روی یک تخته، نام نیمه گمشده خود را پیدا می کند، "D-A-M-O-N B-R-A-D-L-E-Y". بعدها در یک کارناوال، یک پیشگو نیز نام "دیمون بردلی" را از گوی شیشهای اش به او می گوید و "فیت" بطور کامل به این مسئله اعتقاد پیدا میکند...