«جرج» (کلاين) آرشيتکتي است که در خانه اي محقر، کنار دريا و بين همسايگاني با خانه هايي گران قيمت زندگي مي کند. همه چيز بر وفق مراد «جرج» پيش مي رود تا اين که يک روز او را از کار بيست ساله ي آرشيتکتي اش اخراج مي کنند و کمي بعد هم خبردار مي شود فقط يک سال فرصت زندگي دارد...
اون (لری دیوید) همه چی داره:یه زن دوست داشتنی،دوستای خوب،موفقیت کامل، خونه عالی...چه چیزی میتونه توی زندگی لری اشتباه پیش بره ؟...
سریال قانون و نظم : واحد قربانیان ویژه نام یک سریال پرطرفدار در امریکاست این سریال برگرفته از سریال اصلی قانون و نظم است که بیست سال پیش پخش ان اغاز شد خالق سری مجموعه های قانون و نظم دیک ولف است و سریال مربوطه به ماجراهای اداره پلیس و دادستانی شهر نیویورک میباشد….
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه...
با دوبله فارسی
فیلم داستان زندگی رئیس جمهور سابق ایالات متحده "ریچارد نیکسون" از دورانی که یک پسر جوان بود تا زمانی که ریاست جمهوری اش با شرمساری پایان یافت است...
داستان فیلم در مورد یک پسر جوان با قدرت های ماورای طبیعی است که شهر کوچکی که در آن زندگی می کند را از این رو به آن رو می کند...
کلیفورد که یک دردسرساز ده ساله است ، نه تنها والدینش را عاصی کرده ، بلکه عمویش نیز از او عاصی شده است ...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
اندرو بکت” به دلیل آلوده شدن به ایدز از دفتر حقوقی خود اخراج می شود.پس از اخراج او در آخرین اقدامش از به کمک “جو میلر” از کارفرمایان سابق خود شکایت می کند…
با زیرنویس چسبیده
در شهر دور افتاده و سوت وکور آندورا در ايالت آيووا، «گيلبرت گريپ» (جانی دپ) از برادر عقب مانده ي خود «آرني» (لئوناردو دي کاپريو) و مادرش که از فرط چاقي هيچ گاه از خانه خارج نمي شود، مراقبت مي کند. با ورود «بکي» (لوييس) ـ که همراه مادر بزرگش سفر مي کند ـ به شهر، «گيلبرت گريپ» براي نخستين بار عشق را تجربه مي کند...