با زیرنویس چسبیده
زنی که به دنبال هیجان در زندگیاش است، شبی عاشقانه را با مردی میگذراند، اما وقتی میفهمد او بیمار لاعلاج است، تصمیم میگیرد در کنار او بماند و کمکش کند تا روزهای باقیمانده را به بهترین شکل سپری کند.
هتل میرامار هتلی است در سواحل میامی صاحب این هتل شخصی است به نام ایک ایوانز او این هتل را به کمک خلافکاری به نام بن دایموند اداره میکند.به بن لقب قصاب را به خاطر قتل های فجیعی که انجام داده است داده اند.شب سال نو است و قرار است فرانک سیناترا(خواننده و بازیگر مشهور هالیوود) در این هتل برای افراد پر قدرت و با نفوذ و همچنین برای تعدادی از ستاره های هالیوود برنامه اجرا کند. اما ...
Michael Westen (جاسوس!) وسط یک عملیات توی نیجریه، حکم سوختگیش رو دریافت میکنه! «به عنوان جاسوس وقتی میسوزی، نه پولی داری، نه کاری، نه سابقهی کار، هرجایی ولت کنند مجبوری همونجا بمونی. روی هرکسی که هنوز باهات صحبت میکنه حساب میکنی. خلاصه تا وقتی نفهمی که چه کسی تو رو سوزنده هیچ جا نمیری.» مایکل رو وسط Miami ولش میکنند. زادگاهش، جایی که مادرش و برادرش زندگی میکنند. تمام تلاشش اینه که بفهمه کی حکم سوختگیش رو داده. این وسط برای اینکه زندگیش بگذره با کمک دو نفر از دوستانش عملا نقش Private detective رو هم بازی میکنه. روایت قصه، اول شخص هست. خود مایکل قصه رو روایت میکنه...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
يک مامور امنيتی به اسم ديويد دان زمانيکه با قطار در حال بازگشت از محل کار به منزلش است، ناگهان قطار از خط خارج شده و دچار تصادم شديدی می شود. اما از بين صد و سی و دو نفر مسافر قطار تنها ديويد است که بطور معجزه آسایی بدون اينکه حتی يک زخم کوچک بر روی بدنش بوجود آمده باشد زنده می ماند. مدتی بعد يک کلکسيونر کتابهای کاميک به اسم اليجا پرايس که بخاطر استخوانهای شکننده ای که دارد به آقای شيشه ای معروف شده با او تماس می گيرد و فرضيه باور نکردنی ای را با ديويد مطرح می کند: او معتقد است که ديويد يک ابرقهرمان است که بدنش هيچ صدمه ای نمی بيند.