داستان سریال تلویزیونی «بوفی خونآشام قاتل» سرگذشت «بوفی سامرز» (Buffy Summers) یک زن جوان و آخرین بازمانده از نسل خونآشامهایی است که به «خونآشامهای قاتل» یا به اختصار «قاتل» مشهورند. در داستان، «قاتلین» برای نبرد با «خونآشامها»، «دیوها» و دیگر نیروهای تاریکی فراخوانده میشوند. همانند قاتلین پیشین، «بوفی» از سوی یک «ناظر» (Watcher) پشتیبانی میشود. «ناظر»، بوفی را راهنمایی میکند، به او آموزشهای لازم را فرا میدهد و او را برای مقابله با دشمنانش آماده میکند. «بوفی» بر خلاف اجداد پیشین خود را در احاطه حلقهای از دوستان وفادار که با عنوان «دسته اسکوبی» (Scooby Gang) شناخته میشوند، میبیند...
زمانیکه یک دختر مدرسه ای 16 ساله پی می برد که یک جادوگر است، خاله هایش او را کمک می کنند که بتواند این قدرتش را کنترل کند و همچنین قدرت های جادویی جدیدی به دست آورد.
سریال تلوزیونی The X-Files ماجراهایی از ماموران FBI را دنبال میکند که اتفاقات ماوراالطبیعه و حل نشده را رسیدگی میکنند. ماموران ویژه ی اف بی آی ، Mulder, Scully, Doggett and Reyes تلاش میکنند تا نیروهایی که در حکومت ایالات متحده ی امریکا سعی بر نقض حقوق مردم دارند و موجودات خارجی و ... که حمله میکنند و رمز و رازهایی دیگر را کشف کنند...
سرهنگ رینولدز به همراه تیمی از دانشمندان به کار خود برای زنده کردن مردگان جهت استفاده های نظامی ادامه می دهند. وقتی او با پسرش کرت بحث می کند او به همراه دوست دخترشجولی با موتور سیکلتی به پا فرار می گذراند اما بر اثر حادثه ای جولی می میرد. کرت بدن او را به آزمایشگاه برده و...
با زیرنویس چسبیده
یک پسر نوجوان معمولی متوجه می شود که خانواده اش بخشی از یک فرقه وحشتناک عیاشی برای نخبگان اجتماعی است.
با زیرنویس چسبیده
سن فرانسيسکو. «کارآگاه نيک کوران» (داگلاس) دل باخته ي «کاترين ترامل» (استون)، مظنون اصلي پرونده ي قتل ستاره ي بازنشسته ي راک «جاني» مي شود. «کاترين» زني ميليونر است و رماني نوشته که در آن جنايتي مشابه قتل «جاني» به دقت توصيف شده است...
یک مهاجم شرکتی سهام یک شرکت کم ارزش را خریداری می کند و عاشق وکیل/دختر ناتنی پسر بنیانگذار می شود...
" ویل" پسری از محله فقیر نشین "فیلی" است که توسط مادرش برای زندگی به خانه یکی از اقوام ثروتمند خود در "بل ار" فرستاده می شود. خانواده "بنک" یکی از ثروتمند ترین خانواده های منطقه هستند که در خانه مجلل خود زندگی می کنند. ولی ورود "ویل" نظم اشرافی که در این خانه حاکم بود را به هم می زند. او که بچه خیابان و موزیک رپ و رفص و آواز است با دیگر افراد خانه از بچه ها گرفته تا والدین تفاوت زیادی دارد. شیوه حرف زدن او شیوه خیابانی و رنگین پوستیست در جایی که خانواده "بنک" بسیاری از کلمات و رفتار "ویل" را بسیار وقیحانه می نامند. با گذشت زمان این دو نوع طرز فکر و دیدگاه بیش از پیش به هم نزدیک می شوند ولی رفتارهای این جوان پرشور در این خانواده اشرافی همچنان مایه خنده هست.
"آل باندی" فروشنده کفشهای زنانه ای است که زندگی مصیبت باری دارد. او از کار خود متنفر است. همسر او زنی تنبل و پسرش بسیار بی عرضه است (مخصوصاً در ارتباط برقرار کردن با دختران) و همچنین دختری با عقاید تیره و تار دارد. محوریت سریال بر روی این خانواده و ماجراهای جالب و خنده داری است که برایشان اتفاق می افتد...