در بحبوحه جنگهاى داخلى امريكا .« مايك مكوم » ( فلين ) را ، به رغم شجاعتهايش ، از ارتش شمالى ها بيرون مىاندازند و او هم آرام آرام به كارهاى خلاف روى مىآورد . تا اين كه به نوادا مىرود و پس از راه انداختن قمارخانهاى بزرگ با مردى به نام « استنلى مور » ( بنت ) در معدن نقره ى او شريك مى شود .
در سال 1932، پلیسی به قتل رسیده و "فرانک ویچک" محکوم به حبس ابد می شود. یازده سال بعد، یک آگهی در روزنامه توسط مادر او روزنامه نگاری به نام پی.جی اونیل" را متقاعد می کند به پرونده نگاهی بیاندازد. پس از مدتی او متوجه می شود "فرانک" بیگناه است و...
« سروان مانسى » ( كرانين ) ، رئيس نابكار و ساديست يك زندان در امريكا ، زندانيان را شكنجه مىدهد و شش زندانى يك سلول به سركردگى « جو كالينز » ( لنكستر ) ، تصميم به فرار مىگيرند...
« وايات ارپ » ( فاندا ) كلانتر شهر تومستون مى شود تا با كمك « داك هاليدى » دائم الخمر ( ماتيور ) ، انتقام مرگ برادرش را بگيرد . سرانجام كار « وايات » به دوئل با خانواده شرارت پيشه ى « كلانتن » ( كه عامل مرگ برادرش بوده اند ) در اوكى كورال مى كشد...
« هايدريش » ( تفاردوفسكى ) ، حامى و نمايندهى رايش در چكسلواكى و فرماندار انتصابى پراك به دست يكى از اعضاى نيروى مقاومت چك ، « اسووبودا » ( دانلوى ) ، ترور مىشود. حالا نازىها سخت در پى انتقامند و گشتاپو با دستگيرى صدها تن از شهروندان بىگناه ، تهديد مىكند كه اگر قاتل تسليم نشود ، آنان را يك به يك خواهد كشت.
لاکسی یک منجی کشتی اهل فلوریدا است که عاشق کاپیتان یکی از کشتی هایی شده است که در ساحل کی وست خراب شده بود. رابطه ی عشقی آن ها بعد از ورود فرد دیگری به این رابطه، پیچیده شده و در نهایت به اتفاقی غم انگیز ختم می گردد...
وقتی مردی جوان تلاش می کند برای رسیدن به دختر رویاهایش دست به کلاهبرداری بزند،برادران مارکس وارد عمل می شوند و...
« بيگ جان مك مسترز » ( گيبل ) و « اسكوار جان سند » ( تريسى ) دو جويندهى نفت هستند كه فراز و نشيبهاى مالى آنان با مشغلههاى عاطفىشان در هم آميخته است.
با دوبله فارسی
قرن نوزدهم،هندوستان.سه سرباز بریتانیایی و یک بومی باید احیای قیبله ای قاتل را پیش از اینکه آنها در سرتاسر سرزمین شروع به وحشت افکنی کنند متوقف سازند...