در سال 1967 كارگردان مشهور ژان لوک گدار فيلم چینی را توليد كرد. پوستر فیلم چيزي جز عكس زن موردعلاقه اش آن ویازمسکی که 17 سال از او جوانتر بود؛ نبود. اونها اندکی قبل سر فیلمبرداری فیلم ناگهان بالتازار اثر روبرت برسون در 1966 با هم آشنا شدند؛ با هم شاد بودند و عاشق یکدیگر بودند و پس از مدتی ازدواج کردند. در اکران فیلم چینی با شکست مواجه شد و بازخوردهای منفی ای به خود دید و همین باعث ایجاد سوالات عمیقی برای ژان لوک گدار شد. این اتفاقات همراه با جریان می 1968 فرانسه شد. فیلمساز با عبور از این بحران شدیدا تغییر نمود و از یک ستاره فیلمسازی تبدیل به یک هنرمند مائوئیست شد.
فیلم حول رابطه عاشقانه "ماری دو میزیر" و پسرعمویش "هنری" است، اما جاه طلبیهای پدرش او را مجبور می کند با "فیلیپه" مردی که هیچگاه او را ندیده ازدواج کند. وقتی "فیلیپه" برای جنگ فراخوانده می شود، او را تحت سرپرستی "کنت چابانا" رها می کند و...
با زیرنویس چسبیده
ماجرا در مورد کماندار مبارز و جنگجویی بنام رابین هود (راسل کرو) است که در ارتش پادشاه ریچارد خدمت می کند. پس از مرگ پادشاه، شاهزاده “جان” قرار است جانشین او شود اما رابین هود او را مردی خودخواه و ظالم می داند و با او مخالف است.