دکتر هو (Doctor Who) سریال علمی تخیلی پر بیننده ساخت شبکه تلویزیونی بیبیسی است. داستان سریال در مورد مسافری مرموز با ماشین زمان مخصوص خود به نام دکتر (The Doctor) است. «دکتر» از نژاد Time Lord یا ارباب زمان است، موجوداتی تخیلی مانند انسان اما ساکن کرهای دیگر به نام گالیفری هستند. اربابان زمان موجوداتی بودند که متخصص سفرهای زمانی شدند. در سریال با شخصیتهای متفاوتی از این موجودات آشنا میشویم.
لندن، اواخر قرن نوزدهم. مخترعي نابغه به نام «فيلئاس فاگ» (لوگان) شرط مي بندد که مي تواند دنيا را در هشتاد روز دور بزند. در اين سفر جواني چيني به نام «لو شينگ» (چان) نيز که به خدمت «فاگ» درآمده، او را هم راهي مي کند.
با دوبله فارسی
با زیرنویس چسبیده
سال 1895. «الکساندر» (پيرس)، دانشمند، استاد دانشگاه و مخترعي نيويورکي است که به سفر زمان اعتقاد دارد. مرگ نامنتظر و ناغافل نامزدش، او را ترغيب مي کند ماشين زماني بسازد که اميدوار است به کمک آن گذشته را تغيير دهد. اما وقتي نمي تواند در گذشته تغييري به وجود آورد، خود را هشتصد هزار سال به آينده پرتاب مي کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«ويليام تاچر» (لجر)، ملازم يک شواليه ي قرن چهاردهمي، به طور اتفاقي جايگزين ارباب فقيرش مي شود و به جاي او در مسابقات نيزه بازي روي اسب شرکت مي کند. «تاچر» در مسابقه برنده مي شود و تصميم مي گيرد کار جديدش را ادامه دهد...
لنس بارتون (کریس راک)، که یک کمدین می باشد و هرگز دوست ندارد بمیرد، به طرز ناگهانی موعد مقررش فرا می رسد و به آسمانها می رود. اما به او اجازه داده می شود تا مدت زمان کم دیگری را بر روی زمین زندگی کند و...
ادیکه زندگی اش را از طریق کار در معدن سنگ ̎آقای اسلیت̎ میگذراند، به دختری ثروتمند به نامویلما̎دل بسته است. همه میپندارند که عقلش را از دست داده، اما او مصمم است به هر قیمت که شده توجه ̎ویلما̎ را جلب کند, ...
پدری که نمی تواند سر قولهایش بماند در یک تصادف رانندگی کشته می شود. یکسال بعد او در قالب یک آدم برفی باز می گردد تا پیش از آن که برای همیشه برود، اوضاع را با پسرش روبراه کند...
شش مرد که کارشان را در کارخانجات شفيلد انگلستان از دست داده اند، مأيوس و مستأصل تصميم مي گيرد يک «نمايش» راه بيندازند. آنان مورد تمسخر و تحقير دوستان و آشنايان قرار مي گيرند و ناگزيرند پنهاني و پراکنده تمرين کنند. اما سرانجام نمايش خود را با موفقيت روي صحنه مي برند.
"آل باندی" فروشنده کفشهای زنانه ای است که زندگی مصیبت باری دارد. او از کار خود متنفر است. همسر او زنی تنبل و پسرش بسیار بی عرضه است (مخصوصاً در ارتباط برقرار کردن با دختران) و همچنین دختری با عقاید تیره و تار دارد. محوریت سریال بر روی این خانواده و ماجراهای جالب و خنده داری است که برایشان اتفاق می افتد...