با دوبله فارسی
«چون وانگ» (چان) عضو سابق گارد سلطنتي چين و کلانتر فعلي کارسن سيتي باخبر مي شود که پدرش به دست راهزنان به قتل رسيده و قاتل ها به لندن گريخته اند. حالا «وانگ» هم راه سارق قطار و هم کار سابقش، «روي اوبانن» (ويلسن)، به لندن مي روند تا جنايتکاران را به دام بيندازند. خيلي زود اين دو با خواهر «وانگ»، «لين» (وونگ) ملاقات مي کنند که مهارتش در ورزش هاي رزمي دست کم از برادرش ندارد...
در همین حال که جنگ جهانی دوم شدت میگیرد، تبهکاران سعی میکنند از هرج و مرج به نفع خود استفاده کنند. اما در شهر هستینگز به لطف کارآگاه "کریستوفر فویل" آنها شانس زیادی ندارد. او به مبارزه با بازار سیاه، سوداگری و قتل می پردازد و از طرفی دیگر پسرش "اندرو" که خلبان نیروی هوایی سلطنتی است با دشمن در میدان نبرد میجنگد...
با زیرنویس چسبیده
یک بازیکن معروف فوتبال که به زندان افتاده است، گروهی از هم بندی هایش را در یک مسابقه مقابل نگهبانان زندان رهبری می کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
وقتي جسد موميايي شده و سه هزار ساله ي «ايمهوپت» (ووسلو) - که به موزه ي ايتاليا انتقال يافته - زنده مي شود تا تلاش هاي شرورانه ي خود را براي ناميرايي از سر گيرد، آرامش خانوادگي «ريک اوکانل» (فريزر) بر هم مي خورد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«تام جریکو» ( اسکات ) ریاضی دان با استعدادی است که در زمینه ی تکامل و نگه داری از ماشین «معما» با دولت بریتانیا هم کاری می کند. به تازگی ظاهرا آلمانی ها رمز جدیدی طراحی کرده اند که ماشین «معما» قادر به رمزگشایی اش نیست و بنابراین پیش از آن که ستون مهمی شامل نیرو و تجهیزات به دریا بزند، به کمک «جریکو» نیاز است تا رمز نیروهای محور را رازگشایی کند …
با زیرنویس چسبیده
در سال 1838، الیزابت زیبا می پذیرد فرزند یک مرد ناشناس را به دنیا بیاورد و در ازایش آن مرد بدهی های پدرِ الیزابت را پرداخت کند. هنگام تولد همانطور که از قبل موافقت کرده بود، الیزابت بچه را تحویل داده و دیگر او را نمی بیند. هفت سال بعد او به عنوان پرستار همان دختر استخدام می شود و...
«پيکاسو» (هاپکينز) نابغه ي هنرمندي است که عادت بيمارگونه اي به سوء استفاده از زنان دارد. تا اين که با «فرانسلواز ژيلو»(مک لهون)، دختري که چهل سال از او جوان تر است، آشنا مي شود و رابطه اي بين آن دو شکل مي گيرد...
با زیرنویس چسبیده
در سال ۱۹۸۴ زيردريايي اتمي شوروي موسوم به «اکتبر سرخ» به آب انداخته مي شود. فرمانده زيردريايي، «ناخدا مارکو راميوس» (کانري)، پس از کشتن افسر امنيتي زيردريايي، با هم ياري افسران ناراضي، موفق مي شود از ناوگان دريايي شوروي بگريزد. و حالا سؤال اصلي اين است که هدف «راميوس» از اين کار چيست؟