یک کاراگاه خصوصی با یک پلیس سابق با هم تیمی تشکیل میدهند تا یک پرونده ادم ربایی در مونتانا را حل کنند...
داستان این سریال دربارهی یک استاد تاریخ است که توسط گروهی به خدمت گرفته میشود تا در یک ماموریت مخفی به همراه دو فرد دیگر به گذشته سفر کند و با جنایتکاران ناشناخته مبارزه کنند تا از تاریخ محافظت کرده و نگذارند هیچ تغییر غیرمنتظره ای در آن صورت بگیرد...
ریپ هانتر فردی است که آینده را مشاهده کرده و میداند اتفاقی خواهد افتاد که نه تنها زمین بلکه کل دنیا را از در بر میگیرد. حال اون وظیفه دارد تیمی از شروران و قهرمانان را باهم متحد کند تا در مقابل این تهدید بزرگ مقاومت کنند...
داستان این سریال در مورد یه مسابقه دسته جمعی برای پیدا کردن زوج مناسب هست ولی اتفاقاتی که در این مسابقه میوفتد از دست عوامل خارج میشود و …
قهرمان سریال لیو مور (رز مکلور)، یک دانشجوی پزشکی است که در مییابد زامبی بودن مزایایی دارد و از آنجایی که می تواند از مغز انسان ها تغذیه کند تا کنترل خودش را به دست بگیرد، تصمیم می گیرد به پلیس ها از این راه کمک کند و ماجراهای جالب و تازه ای را تجربه کند...
داستان در مور زنی است که به محل مشخص شده برای ازدواجشان می رود تا با نامزدش رسماً ازدواج کند، اما در همین حین که منتظر نامزدش است، با مرد دیگری آشنا می شود و...
در سال 2006، رهگذری به نام "لورنه مالوو" وارد شهری کوچک در مینسوتا شده و ساکنان شهر را از حمله نماینده بیمه "لستر نیگارد" را با خشونت و کینه توزی خود تحت تاثیر قرار می دهد...
الیزابت تاچر یک معلم جوان است، از خانواده ای متمول که اهل شرق آمریکاست و اینک به شهری کوچک در غرب آمریکا کوچ کرده که دارای معدن زغال سنگ میباشد. این سریال شرح ماجرای مردم این شهر کوچک و مشکلات آنان با معدن ذغال سنگ و در عین حال چگونگی ارتباط این معلم جوان با اهالی شهر میباشد. دختری که از خانواده ای متمول آمده و حالا باید خود را با شرایط این شهر کوچک وفق بدهد. این سریال با الهام از کتابی به همین نام به قلم نویسنده کانادایی Janette Oke ساخته شده است.
چهار آدمکش که به سرکردگی «بارون» نقش ماموران دولتی را بازی می کنند، تصمیم دارند به خانه ی یک زن بیوه نفوذ کنند، تا از طریق آنجا که مکانی خوب برای تک تیرانداز است، رئیس جمهور را به ترور کنند...
کاراگاه مخفی، گریس، با نفوذ به یکی از بزرگترین گروه خلافکاران شهر بدنبال کسب اطلاعات درباره رئیس این گروه به نام جیمی بود که در این میان پسرش بدست افراد ناشناسی ترور میشود. گریس که خود را مقصر این اتفاق میداند حاضر است دست به هر کاری بزند تا قاتل فرزند خود را پیدا کند. اما از طرفی وضعیت روحی و روانی او در حد مطلوبی نیست و پلیس وی را بطور موقت از فعالیت کنار میگذارد اما گریس دست بردار نیست و سرخود بار دیگر وارد گروه خلافکاران میشود ولی اینبار مشکلات جدیتری در انتظار اوست...