داستان این سریال در مورد مردی است به نام پاتریک جین که در مورد ماجرا های جنایی تحقیق می کند و دارای استعداد های فوق العاده مانند شرلوک هلمز و همچنین از قدرتهایی مانند خواندن مغز نیز بهره میبرد و از اسرار نهفته در جرم ها و قتل ها پرده بر می دارد . اوگذشته خود را با پشیمانی کنار گذاشته او در گذشته تظاهر می کرده که باارواح ارتباط دارد که همین قضیه موجب کشته شدن خانواده اش توسط یک قاتل زنجیره ای شده است...
Michael Westen (جاسوس!) وسط یک عملیات توی نیجریه، حکم سوختگیش رو دریافت میکنه! «به عنوان جاسوس وقتی میسوزی، نه پولی داری، نه کاری، نه سابقهی کار، هرجایی ولت کنند مجبوری همونجا بمونی. روی هرکسی که هنوز باهات صحبت میکنه حساب میکنی. خلاصه تا وقتی نفهمی که چه کسی تو رو سوزنده هیچ جا نمیری.» مایکل رو وسط Miami ولش میکنند. زادگاهش، جایی که مادرش و برادرش زندگی میکنند. تمام تلاشش اینه که بفهمه کی حکم سوختگیش رو داده. این وسط برای اینکه زندگیش بگذره با کمک دو نفر از دوستانش عملا نقش Private detective رو هم بازی میکنه. روایت قصه، اول شخص هست. خود مایکل قصه رو روایت میکنه...
داستان سریال درباره دکستر مورگان باهوش و دوست داشتنی است، که روز ها بعنوان متحصص پزشکی قانونی به حل رازهای جرم و جنایت می گذراند، در حالی که شب ها خودش هم مرتکب جنایت می شود...
عده ای از انسانها که تواناییهای ویژه ای دارند به دور هم دیگر جمع میشوند و گروهی را برای مبارزه و جلوگیری از سوء استفاده از این تواناییها تشکیل میدهند، تا آنکه نقاشی به نام آیزاک مندز با استفاده از توانایی ویژه خود آینده را که نابودی دنیا باشد ترسیم میکند و این گروه نیز با عظم راسختری به فعالیتهای خودش ادامه میدهد تا جلوی این نابودی را بگیرد.
سریال" عشق بزرگ" از سه خانه در جوار یک دیگر شروع می شود، در هر یک از این خانه ها زنی خانه دار با تعدادی بچه با سنین مختلف زندگی می کنند. "بیل هنریکسون" صاحب فروشگاهای زنجیره ای لوازم ساختمانی، تنها مردی است که به این سه خانه رفت آمد دارد ، با این تفاوت که برای ورود به این خانه ها ، همیشه از یک در و یک خانه استفاده می کند، و برای ورود به دو خانه دیگر از حیاط پشتی خانه ها که به هم متصل است بهره می برد.
سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند...
سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …
داستان این مجموعهٔ تلویزیونی در مورد دو برادر است که یکی از آنها به جرم قتلی که انجام نداده به اعدام محکوم شده و برادرش خود را به زندان میاندازد تا با استفاده از نقشهای که قبلا طراحی کرده او را از زندان فراری دهد...
معاون فرمانده پلیس (برندا جانسون) به علت داشتن تواناهایی های بسیار بالا به بخش قتل پلیس لس آنجلس منتقل میشود. توانایی ذاتی او خواندن ذهن مردم و گرفتن اعتراف باعث شده تا سخت ترین پروندها را به او واگذار کنند…
داستان اصلی این مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی چند دانشجوی پزشکی است که برای ادامه تحصیل و کسب تخصص جراحی به بیمارستان Grace شهر سیاتل ایالت واشینگتن آمریکا وارد میشوند. شخصیت اصلی داستان که در ضمن راوی داستان نیز هست، دختری به نام Meredith Grey است. عنوان سریال به تناسب نام این شخصیت انتخاب شده، اگر چه شباهت ظریفی با عنوان کتاب آناتومی گری (منبع مشهور علم آناتومی) دارد…