هریت مانرز، نوجوان ناهنجار و عصبی که زندگی اش زیر و رو می شود، زمانی که به عنوان یک مدل شناخته می شود و در حالی که دوران دبیرستان و مد عالی را متعادل می کند، سفری تایید کننده زندگی خود را آغاز می کند.
داستان در دنیایی رخ میدهد که جادو در آن وجود دارد، اما برای عده ی محدودی قابل دسترسی می باشد. زنی بنام "مویرین" با پنج زن و مرد جوان ملاقات می کند و این شروع یک ماجراجویی خطرناک است که دنیا را تغییر خواهد داد...
سریال گروهی از انسان ها را دنبال می کند که بعد از سقوط امپراطوری کهکشانی، سعی می کنند دوباره تمدن انسان ها را بازسازی کرده و انسانیت را حفظ کنند...
دو نیمه ی جسد، که یکی از آنها متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی است، روی پل اُرساند، که دانمارک و سوئد را به هم وصل میکند پیدا میشود. با پیدا شدن این دو جسد، دو بازرس یکی از دانمارک و یکی از سوئد با یکدیگر همکاری میکنند، کوپنهاگن دانمارک و اداره ی تجسس جرائم مالمو از سوئد دخیل هستند. این جسد از کمر به دو قسمت تقسیم شده، و دقیقاً روی مرز بین دو کشور روی این پل قرار گرفته است، بنابراین پلیس هر دو کشور درگیر این پرونده قتل هستند. بعد از تحقیقات و آزمایشات بیشتر، مشخص میشود که این یک جسد، متشکل از دو جسد جدا است و نیمی از آن مربوط به یک زن دانمارکی است. از سوئد ساگا نورن و از دانمارک مارتین راد روی این پرونده کار میکنند. این دو بازرس به دنبال پیدا کردن قاتل این قربانیان هستند...