یک زن، خواهر دو قلویش را که ثروتمند تر از اوست را به قتل می رساند تا هویتش را جعل کند. اما این جعل هویت بیش از پیش او را در معرض خطر قرار می دهد...
» اسمايلر گروگان « ( دورانته) با ماشين از بالاى صخره اى سقوط می كند و سرنشينان چهار اتومبيل شاهد اين تصادفاند. » اسمايلر « پيش از مرگ به آنان می گويد كه 350 هزار دلار از پولهاى مسروقه اش را زير « W بزرگ « پارك ايالتى ساحل سانتا رزيتا پنهان كرده است. حالا چهار اتومبيل به طور جداگانه به طرف سانتا رزيتا به راه می افتند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
این فیلم بر اساس کتاب منتخب نوشته شده توسط هارپر لی می باشد که داستان آتیکوس فینچ، وکیلی که در آلاباما جایی که در سال ۱۹۳۰ تبعیض نژادی همچنان بر پا بود زندگی می کند را به تصویر می کشد. این وکیل سعی دارد تا از مرد سیاه پوستی که متهم به تجاوز به یک زن سفید پوست است، دفاع کند. مردم شهر سعی می کنند تا وی را از این امر منصرف کنند اما او همچنان بر تصمیم خود قاطعانه پا فشاری می کند...
«ريموند شا» ( هاروى ) قهرمان جنگ كره بدون اين كه خود بداند، در زمان اسارت در منچورى شستوشوى مغزى شده تا مقاصد كمونيستها را عملى كند. غير از كمونيستها تنها يك تن ديگر پاسخ اين پرسش را مىداند و آن، مادر قدرت طلب «شا» ( لنزبرى ) است كه با كرملين رابطه دارد.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
مردی که دارای محکومیت قطعی قتل است، در سلول انفرادی نگه داشته می شود، و او طی این مدت تبدیل به متخصص پرنده ها می شود...
» جک برنز « ( داگلاس ) کابوى تنها به آلبوکرکى مى آید تا دوستان قدیمى اش، » پل « ( کین ) و » جرى باندى « ( رولندز ) را ببیند. » جرى « به او مى گوید که شوهرش به جرم کمک به ورود غیرقانونى مکزیکى ها به خاک آمریکا زندانى شده است. » جک « براى رفتن به زندان و کمک به » پل «، عمدا دعوایى در کافه به راه مى اندازد. اما در زندان مى فهمد که » پل « قصد دارد محکومیت کوتاهش را بگذراند...
زمانی که زمین به سوزاندن کمربند تشعشعی وان آلن تهدید می شود ، ناخدا نلسون برای از بین بردن تهدید برنامه ای را تهیه کرده که میتواند سیاره را از نابودی نجات دهد و ...
ماجراجويىهاى دو جوينده ى طلا، «سام مكورد» ( وين ) و «جرج پرات» ( گرينجر ) در مناطق دوردست شمال قاره ى آمريكا، رقابتها و نزاعها و آشنايىهاى شان با زنان جسور و دردسرآفرين...
پیرمردى به نام » داربى اوگیل « ( شارپ ) ، سرایدار املاک فرماندار است . او که باید جایش را به مردى جوان بدهد فرصتى مىخواهد تا خبر را به اطلاع دخترش ، » کتى « ( مانرو ) برساند . همان شب » داربى « به چاهى سقوط مىکند و از آن جا وارد سرزمین آدمکوچولوها مىشود .
داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .