یک آتش نشان نیویورکی به مکان جدیدی در آستین تگزاس منتقل میشود , او با پسرش تنها زندگی میکند و مواقعی که سرکار است باید نگران مشکلاتش نیز باشد
این سریال که اقتباسیست از فیلمی به همین نام با بازی مارک والبرگ، داستان یک سرباز بازنشسته نیروی دریایی را روایت میکند که مجبور می شود برای جلوگیری از یک توطئه جهت قتل رئیس جمهور دوباره به صحنهی نبرد بازگردد و از توانایی های خود استفاده کند...
"جاشوا"ی 17 ساله پس از اینکه مادرش به دلیل مصرف بیش از حد هروئین می میرد، برای زندگی نزد اقوام فاسدش به شهری ساحلی واقع در جنوب کالیفرنیا می رود. زنی بنام "جینین" و دست راستش "باز"، کسب و کار کثیفشان را میگردانند. آنها "جاشوا" را نیز وارد گروه خود میکنند و...
دولت «کانستنس پیتون»، اولین رییس جمهور زن سیاهپوست آمریکا، دچار بحرانی امنیتی میشود و کشور آمریکا را خطری تهدید میکند. سپس تحلیلگر CIA، چارلستون تاکر (کاترین هیل)، به کمک آنها میآید تا در یکی از سختترین وضعیتهای ممکن به رییس جمهور کمک کند...
"والتر اوبراین" یک نابغه کامپیوتر با ضریب هوشی بالاست که توسط واحد امنیت ملی ایالات متحده به کارگرفته میشود تا به همراه اعضای گروه خود این سازمان را در مقابله با تهدیدات پیچیده و خطرناک موجود در دنیای مدرن یاری کند. اما هرچقدر که او و اعضای گروهش در حل مشکلات و تهدیدهای دشوار دنیای فناوری تبحر دارند، در برقراری ارتباط با محیط پیرامون و سایر افراد جامعه دچارمشکل می باشند...
در فیلم Phantom یک کاپیتان روسی زیردریایی تحت تعقیب، امنیت کل دنیا را تهدید می کند. او حتی مجبور شد که به خانواده اش پشت کند و ماموریتی سری دارد که …
به دلیل اینکه سریال “The Closer” به درازا کشیده بود تصمیم به ساخت این سریال گرفتند و با پایان این سریال از این به بعد شاهد پخش این سریال به جای “The Closer” هستیم که در همان سبک و موضوع می باشد و ادامه ی سریال “The Closer” می باشد. “Raydor” از اداره پلیس لس آنجلس است.
داستان در رابطه با فردی به نام اولیویا پاپ است که زندگی خود را به محافظت از نخبگان اختصاص داده و در این کار کوتاهی نمی کند. اولیویا مدیر ارتباطات سابق رئیس جمهور در کاخ سفید بوده و با ترک آن ها به امید شروع فصل جدیدی از زندگی خودش هست و…
با زیرنویس چسبیده
«ریک» یک افسر پلیس است که بعد از گلوله خوردن در حین ماموریت، چندین ماه در بیمارستان بیهوش بوده است. وقتی که او بیدار می شود، می فهمد که دنیای اطرافش توسط زامبی ها (مرده های متحرک) تسخیر شده است، و به نظر میرسد که او تنها شخص زنده است. او برای پیدا کردن خانواده اش به شهر آتلانتا می رود، و در آنجا به گروهی از بازمانده ها بر می خورد که در خارج از شهر ساکن شده اند. همسرش «لوری» و پسرش «کارل» و همینطور بهترین دوستش، «شین» در میان بازمانده ها هستند. اکنون او بهمراه دیگر بازمانده ها باید در دنیایی که پر از مرده های متحرک است، راهی برای زنده ماندن پیدا کنند...