داستان در مورد روزهای معمولی از زندگی مادر و دختری در یک شهر کوچک اطراف نیویورک است. ماجرای شاد بودنها و غمگین شدنها، نیازها و تلاشها، موفق شدنها و گاهی هم شکست خوردنها. مادر ۳۲ ساله است و دختری ۱۶ ساله دارد. کابوس او در زندگی این است که دخترش اشتباهات او را تکرار کند و تمامی توان خود را در جلوگیری از این موضوع می کند....
"پاولینا اسکوبر" همسر یکی از بزرگترین وکلای کشوری در آمریکای جنوبی است. روزی طوفان همسر او را مجبور می کند که همسایه شان را به خانه بیاورد. این اتفاق خاطراتی از کذشته را برای او زنده می کند و او متقاعد می شود که مهمان آنها جزئی از دولتی است که در گذشته او را شکنجه کرده و...