دانشمندي به نام «پيتن و ستليک» (نيلسن) روي فرمول تهيه ي نوعي پوست مصنوعي کار مي کند. تبهکاران آزمايشگاه «پيتن» را منفجر مي کنند، اما او که به طور معجزه آسايي از مرگ نجات يافته و بر اثر سوختگي ناشي از انفجار سخت کريه المنظر شده، با تهيه ي نقاب هايي از پوست مصنوعي در پي گرفتن انتقامي سخت بر مي آيد.
"هرکول پوآرو" که یک کارآگاه مشهور بلژیکی است، به همراه همکارش "کاپیتان هستینگز" پروندههای اسرار آمیز را حل میکند...
دو دانشجوي امريکايي - «ديويد کسلر» (نوتن) و «جک گودمن» (دان) - در سفري تفريحي به لندن، در بيشه زاري خلوت مورد حمله ي گرگي قرار مي گيرند. «جک» از پا در مي آيد و «ديويد» به سختي مجروح و در بيمارستان بستري مي شود. «جک» با حالتي تغيير شکل يافته به ملاقات «ديويد» مي آيد و به او مي گويد که پس از چندي به گرگ نما بدل خواهد شد.
"مارتین دیزارت" روانپزشکی است که بر روی نابینا کردن وحشیانه شش اسب در اصطبلی در همپشایر انگلستان تحقیق می کند.این قساوت توسط پسر هفده ساله پدری خودرای و مادری مذهبی انجام شده.در حالیکه او حقایق پشت پرده این عمل پسر را فاش می کند،با پلیدی های خود روبرو می شود...
"اوبرست اشتاینر"، فرمانده یک گروه چترباز آلمانی در ماموریتی پنهانی به انگلیس فرستاده می شود تا "وینستون چرچیل" را ربوده و به برلین ببرند...
سال 2274. در جهاني ويران شده از جنگ و آلودگي، انسان ها در شهري مسقف زندگي بي بند و باري دارند و در سي سالگي به اجبار و با مراسمي مرموز به نام «تجديد» به زندگي شان خاتمه داده مي شود. «لوگان» (يورک)، يکي از گاردهاي امنيتي است که فراريان از «تجديد» را شکار مي کند و به او مأموريت داده مي شود تا در تشکيلاتي زيرزميني که مردم را به «پناهگاه» بيرون شهر فراري مي دهند، نفوذ کند.
پدري، دختر چهارده ساله (آگوتر) و پسر شش ساله اش (جان) را در صحرا به پيک نيک مي برد و بعد خودش را مي کشد. بچه ها را که در صحرا سرگردان شده اند يک نوجوان بومي (گالپيليل) نجات مي دهد...
پس از غیبت اجباری پدر، سه فرزند به همراه مادرشان به یورکشایر نقل مکان می کنند، جایی که در طول ماجراجویی های خود سعی می کنند دلیل ناپدید شدن او را کشف کنند...