کنیا مک کوئین حسابدار، وقتی بدون برنامه ریزی قبلی به قراری عاشقانه با برایان کلی مردی جذاب می رود،عشق را در غیر منتظره ترین مکان و زمان پیدا می کند...
آلیویا̎ (انیستن) زن تنهای سی و خردهای ساله، احساس میکند به مقطع حساس زندگیاش رسیده است. او که از شغل معلمیاش ناراضی بوده، کار آموزش را رها میکند و موقتاً به کار نظافت خانهها میپردازد تا در این مدت مشکلات روحیاش را حل و فصل کند. اما ̎آلیویا̎ در این زمینه، به حمایت معنوی و مادی دوستانش نیاز دارد ....
چارلی هارپر که یک موزیسیین موفق است در خانه ویلایی خود در ساحل ملی بو زندگی راحتی دارد چارلی که از راه نوشتن اهنگ برای کمپانی های تبلیغاتی درامد خوبی دارد ادم سر زنده وخوشگزرانی است..اما استایل زنگی بدی دارد. زیاد مینوشد ، شرط بندی میکند و هر روز با یک زن زیبا معاشرت میکند اما از رفاقت کردن و داشتن رابطه پرهیز میکنه خود را اسیر یک نفر نمیکنه اما زمانی که برادرش الن که درست برعکس چارلی است و ادم ساده لوح و زن ذلیلی است به دلیل اینکه زنش طلاقش داده و خانه اش را گرفته مجبور میشه بیاد و با چارلی زندگی کنه …
داستان از داخل شهر لس آنجلس و درحوزه پلیس که در آن برخی از پلیس ها قوانین را نقض می کنند و به فکر منافع شخصی خود هستند شروع می شود…