با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک توله گرگ و یک توله شیر گمشده توسط دختری در قلب بیابان کانادا نجات می یابند. دوستی آنها زندگی آنها را برای همیشه تغییر می دهد ...
این سریال از زندگی سردبیر مجله زنان، "جوآنا کالس" الهام گرفته شده است. در این سریال نگاهی اجمالی به زندگی عجیب و غریب پرسنل این مجله می شود و...
داستان سریال از جایی شروع میشود که دکتر پیتر فاراگات در یک آزمایشگاه سری که در قطب شمال واقع شده در حال آزمایش بر روی یک ویروس ناشناس و بسیار خطرناک میباشد ویروسی که میتواند حیات تمام موجودات روی کره زمین را به خطر بیندازد اما به آن ویروس الوده میشود. با رسیدن این خبر به مقامات ارتش آمریکا که از این تحقیقات خبرداشتند آنها تیمی از برترین محققین را که سرپرستی آن بر عهده دکتر آلن فارگات(برادر پیتر) میباشد را به محل آزمایشگاه فرستاده تا جلوی شیوع این ویروس خطرناک را گرفته و راه درمان آنرا پیدا کنند اما با گذشت زمان آنها متوجه میشوند که مسئولین کاملا با آنها صادق نیستند...
داستان سه همخونه و هم اتاقی؛ « ایدین - خون آشام » ، « جاش - گرگنما » ، و « سالی - روح » رو روایت میکنه که میخوان با مشکلات خود، و با نفرین و یا تقدیری که دچارشون شدن مبارزه کنن و یک انسان معمولی بشن. درهمین زمان؛ رئیس انجمن خون آشام ها شخصی به نام "مادر" که در دو سه قرن پیش حضور داشت، دوباره به شهر برمیگرده و میخواد کنترل شهر رو به دست بگیره. در همون قرون های پیش؛ دختر "مادر" که اسمش "سورن" هست علاقه شدیدی به "ایدین" داره که دوباره بعد از گذشت قرن ها این علاقه شعله ور میشه و یکی از شخصیت های اون قرن؛ که "سورن" با اون فرد به شوهرش؛ یعنی "ایدین" خیانت کرد کسی نیست به اسم "هنری" ... که این شخصیت دوباره به سریال برمیگرده. اوج داستان رو زمانی میشه دونست که سه شخصیت اصلی سریال، به عنوان راوی در بعضی از قسمت ها صحبت میکنن و میلشون به سمت خوبی و بدی رو بازگو میکنن. و همینطور برای مبارزه با اون میل درونیشون حاضرن همه کاری بکنن. و بیشتر اوقات مثل همه ی ما؛ میل بدی و اون غریزه پیروز از میدون بیرون میاد. که هیجان اصلی سریال به همینجا برمیگرده که نمیشه حدس زد چه اتفاقی قراره بیافته.