دانلود فیلمهای الکساندر براک(Alexander Bracq)

جاسوس سازمان CIA ناپلئون سولو (هنری کویل) و مامور سازمان KGB روسی ایلیا کوریاکین (آلیسیا ویکاندر) با شروع جنگ سرد مجبور می شوند تا دشمنی های کشورهایشان را کنار بگذارند و در کنار هم کار کنند. هدف آنها از کار انداختن یک شبکه جنایی خطرناک که می خواهد تا جهان را در هرج و مرج غرق کند، می باشد...

اتان هانت و گروهش بار دیگر مامور میشوند تا ماموریت غیرممکن دیگری یعنی متوقف کردن گروهی حرفه ای و زبده مثل خودشان که قصد نابودی سازمان را دارند، انجام دهند ...

داستان فیلم درباره ی آقای هاپی و خانم سیلور، یک زن و مرد مسن هستش که در همسایگی هم زندگی می کنند. اما زمانی که خانم سیلور متوجه می شود، لاکپشت دوست داشتنیش آلفی بعد از چندین سال فقط مقدار کمی رشد کرده است، به آقای هاپی موضوع را می گوید و ناگهان فکری به ذهن آقای هاپی می رسد...

داستان فیلم درباره جوانی به نام گری اگزی آنوین (تارون ادگرتون) است که پدرش را بر اثر یک حادثه از دست داده است، اما همچنان اشراف زادگان را مقصر در مرگ پدرش می داند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به آنها استفاده می کند. با اینحال زندگی پر دردسر اِگزی هنگام آشنایی با هری هارت (کالین فیرث) دستخوش تغییر می شود. هری عضو یک سازمان مخفی خصوصی به نام کینگزمن است که وظیفه برقراری امنیت به سبک و سیاق خودشان را دارند...

خرس کوچولویی به نام "پدینگتون" برای پیدا کردن خانه‌ای عازم شهر لندن می شود، اما در این شهر گم می شود. در همین حال خانواده ای انگلیسی این خرس بی پناه اهل پرو را پیدا می کنند و نام ایستگاهی که او را در آن پیدا کردند را بر روی او قرار می دهند و از او می خواهند به آنها ملحق شود تا وضعیتش سر و سامان بگیرد. از طرف دیگر مسئول خشک کردن حیوانات در یک موزه به نام میلیسنت (نیکول کیدمن) به سختی در پی آن است تا پدینگتون را به دام بیندازد...

داستان فیلم درباره‎‌ی دو هنرمند با استعداد است که دارند بر روی یک باغ در محوطه قصر پادشاه لویی چهاردهم کار میکنند. آنها با یکدیگر آشنا میشوند و علاقه خاصی به یکدیگر پیدا می کنند...

داستان فيلم به ماجراهای پشت پرده اعتصاب معدنچی‌های بريتانيايی در سال ۱۹۸۴ می‌پردازد...

رقابتی بی رحمانه بین رقبای فرمول یک جیمز هانت و نیکی لائودا

داستان سریال Endeavour در سال ۱۹۶۵ اتفاق می افتد، مجموعه Endeavour درباره شروع زندگی حرفه ای اندرو مورس «شان ایوانز» ، بعد از ترک کالج آکسفورد بدون گرفتن مدرک ، مدت کوتاهی را در سپاه سلطنتی به عنوان یک کارمند رمزنگاری گذراند، و پس از آن به نیروی پلیس پیوست. او تصمیم به نوشتن استعفا نامه خود گرفت، اما او به همراه یک کاراگاه دیگر از پلیس کارشال نیوتون به شهر اکسفورد فرستاده شد ، برای تحقیق در مورد نا پدید شدن یک دانش آموز ۱۵ ساله…