با زیرنویس چسبیده
دو پسر به نامهای «سیلاس» و «جمال» روزی تصمیم میگیرند که یک ماده مخدر جادویی را دود کنند، و این ماده به آن ها کمک می کند که در آزمون ورودی کالج نمره قبولی بگیرند...
با زیرنویس چسبیده
کاراگاه الکس کراس همسر خود را از دست می دهد، به همین دلیل از کارش کنار می کشد، ولی روزی فردی که با او خصومت شخصی دارد دختری را گروگان می گیرد و او مجبور به بازگشت به شغل خود می شود...
"اوری" پس از اینکه زندگی اش را روی روال می اندازد، دوباره به دانشگاه بازمیگردد. اما به فاصله ی بسیار اندکی یک اتفاق ناگوار دیگر برای زندگی اش رخ میدهد. او و دو تن از دوستانش به اشتباه متهم به قتل شده و راهی زندان میشوند...
«پروفسور شرمن کلامپ» (مورفي) به هم کارش، «پروفسور دنيز گينز» (جکسن) دل باخته است و مي خواهد با او ازدواج کند. اما مانع کار، همزاد يا آقاي هايد او، «بادي لاو» (مورفي) است. «کلامپ» چاق و چله و دست و پا چلفتي بايد هر چه زودتر از شر «بادي لاو» خلاص شود. اما «بادي لاو» نيز مي خواهد براي هميشه در قالب «کلامپ» متناسب و زبروزرنگ باقي بماند...
با زیرنویس چسبیده
پلیس در حال گرفتن رد یک قاتل سریالی است، و در همین حال یکی از قربانیان قاتل برای اولین بار موفق به فرار می شود و به پلیس در گرفتن او کمک می کند...
«جک تيلر» (کلوني) را همسر سابقش با دخترشان تنها گذاشته است. «جک» براي تهيه ي گزارش در مورد رشوه خواري در شهرداري بايد تمام وقت روزانه اش را در اختيار داشته باشد. يک خانم آرشيتکت به نام «ملاني پارکر» (فايفر) هم در وضع مشابهي است، او نه تنها بايد طرح يک ساختمان بزرگ چند صد ميليون دلاري را آماده کند، بلکه نبايد بگذارد رئيسش بفهمد که او پسر کوچکي دارد...
چهار زن سیاه پوست که از نداشتن پول و دست به دست شدن میان آدم های شهر رنج می برند، با خود عهد می بندند که از بانک ها سرقت کنند. در ابتدا همه چیز خوب پیش می رود، اما پس از اینکه مزه پول زیر دندانشان می رود، سلیقه و منفعتشان شروع به تغییر کردن می کند و نسبت به هم سوء ظن پیدا می کنند...
با زیرنویس چسبیده
«کریگ» و «اسموکی» دو دوست سیاه پوست هستند که در عصر جمعه در محله خودشان نشسته اند و مشغول دود کردن و نوشیدن هستند و به دنبال کاری برای انجام دادن هستند که...
" ویل" پسری از محله فقیر نشین "فیلی" است که توسط مادرش برای زندگی به خانه یکی از اقوام ثروتمند خود در "بل ار" فرستاده می شود. خانواده "بنک" یکی از ثروتمند ترین خانواده های منطقه هستند که در خانه مجلل خود زندگی می کنند. ولی ورود "ویل" نظم اشرافی که در این خانه حاکم بود را به هم می زند. او که بچه خیابان و موزیک رپ و رفص و آواز است با دیگر افراد خانه از بچه ها گرفته تا والدین تفاوت زیادی دارد. شیوه حرف زدن او شیوه خیابانی و رنگین پوستیست در جایی که خانواده "بنک" بسیاری از کلمات و رفتار "ویل" را بسیار وقیحانه می نامند. با گذشت زمان این دو نوع طرز فکر و دیدگاه بیش از پیش به هم نزدیک می شوند ولی رفتارهای این جوان پرشور در این خانواده اشرافی همچنان مایه خنده هست.
با زیرنویس چسبیده
پس از اینکه دوست دختر سابقش به قتل رسید و او به مضنون اصلی تبدیل شد "راستی سبیچ" به جستجوی قاتل اصلی می رود و متوجه می شود که او نزدیکتر از آنچه تصور میکرده است...