داستان این فیلم که در اواخر دهه 1970 رخ می دهد، از دید یک پسربچه 15 ساله روایت می شود، و به خطراتی که رویای آمریکایی در پی دارد می پردازد...
بروکلین، سال 1985 با پس زمینه ای از دنیای ارازل و اوباش. ماجرای سه دوست قدیمی که با سوالاتی مانند عشق، از دست دادن و وفاداری در کشمکش هستند...
یک ویراستار کتاب منهتنی پس از جلب توجه یک پیرمرد با نفوذ متوجه میشود که نگاهش به بازی عاشقانه تغییر کرده است...
با زیرنویس چسبیده
«ادوارد ويلسون» (مت دیمون) به عنوان يك دانشجوي خوشبين و مثبت در دانشگاه درس مي خواند و جذب انجمن جمجمه و استخوان مي شود. اين انجمن محلي است براي پرورش فكري و آينده سازي رهبران آينده جهان. تيز هوشي ويلسون و عظمت و خوشنامي وي و اعتمادي كه به ارزش هاي آمريكايي دارد او را بهترين كانديد براي كار كردن در اين سازمان مي كند و در جنگ جهاني دوم جذب سازمان O.S.S مي شود كه اين سازمان بعد ها باعث بوجود آمدن سازمان C.I.A مي باشد.
در سالی که "آگوستین باروز" چهارده ساله می شود،پدر و مادر او از هم جدا شده و او را تحویل خانواده عجیب روانپزشکش "دکتر فینج" می دهند.بیماری روانی مادرش بدتر شده،او معشوقی بزرگتر از خود پیدا می کند،با دختر کوچک "فینج" رابطه برقرار می کند و گهگاهی هدایایی از یک فرد خیرخواه دریافت می کند و...
اين سريال زندگي يک سري بازيگر نويسنده مخصوصا زندگي رييس نويسندگان يک برنامه تلويزيوني کمدي را به نمايش ميگزارد. داستان از انجا شروع ميشود که با تغيير رييس سازمان زندگي روزمره انها تغيير مي کند و باعث ميشود که زندگي رييس نويسندگان دچار مشکلاتي شود.رييس سازمان که خود ادم بسيار موفقي است سعي دارد تا زندگي کارمندان خود را بهتر کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
پليسي جوان به نام «بيلي کاستيگان» (دي کاپريو) مأموريت مي يابد تا در محفل خلافکاري تنگ و به شدت مراقبت شده ي «فرانک کاستلو» (نيکلسن) نفوذ کند. از طرف ديگر، «کالين سالي ون» (ديمن) به مأموريت از طرف «کاستلو» موفق مي شود در دستگاه پليس نفوذ کند...
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«ديک هارپر» (کري) از کار بي کار شده و او و همسرش «جين» (ليوني)، بايد روش هاي جديدي براي تأمين مخارج زندگي مرفه شان پيدا کنند. چندي نمي گذرد که اين دو راه حل اساسي را براي گشودن گره زندگي شان پيدا مي کنند: دزدي...
«درو بيلر» (بلوم) که هم کارش را از دست داده و هم محبوبه اش (بيل) را و تصميم به خودکشي گرفته، ناگهان باخبر مي شود پدرش درگذشته و بايد به شهر زادگاهش، اليزابت تاون در کنتاکي، برگردد...