جایزه گلدن گلوب (گوی زرین) نام مجموعه جوایزی است که هرساله در ایالات متحده آمریکا توسط اتحادیه مطبوعات خارجی هالیوود به بهترین تولیدات سینمایی و تلویزیونی اهدا میگردد. این جایزه نخستین بار در سال ۱۹۴۴ به فیلمهای تولیدی و محصولات تلویزیونی تعلق گرفت. مهمترین جایزه آکادمی با نام «بهترین فیلم» یکی از مهمترین رقابتهای فیلمسازان محسوب میشود. همچنین جایزه «یک عمر فعالیت هنری» یکی از مهمترین جوایز گلدن گلوب است که هر سال به یکی از بزرگان عرصه سینما و تلویزیون آمریکا داده میشود. گفتنی است که این جایزه به فیلم یا برنامه تلویزیونی خاصی تعلق نمیگیرد و تنها برای یک عمر فعالیت هنری بزرگان سینما و تلویزیون آمریکا اهدا میشود.
در حالیکه "مالتازارد" هفت فوت قد و "آرتور" به اندازه دو اینچ کوچک شده اند، قهرمانان ما مجبور هستند راهی برای بازگشت به اندازه طبیعی خود پیدا کرده و به کمک دوستان خود با "ام" شرور مبارزه کنند...
داستان سریال پیرامون زندگی روزمره Louis C.K است. هر قسمت دارای ماجرای خاص خودش است که لوئی قصه ما در اون سعی میکنه با زبان طنز مشکلات، نواقص و هرج و مرج های زندگی انسان امروزی رو به تصویر میکشه…
با زیرنویس چسبیده
«بلیس» دخترک خجالتی و گوشه گیری است که یک روز با گروهی از دختران دیگر آشنا می شود که در یک تیم اسکیت سواری نمایشی شرکت می کنند و مسابقه می دهند. او کم کم احساس می کند از اینکه همیشه و هیچ وقت در زندگی اش کار خاصی نکرده است خسته شده و اکنون میخواهد به گروه آنها بپیوندد تا در مسابقات شرکت کند…
این سریال که بر اساس کتابی به همین عنوان ساخته شده، شما را به دنیای نوجوانان خانوادههای ثروتمند «منهتن» میبرد. «سیرینا» و «بلر» شخصیتهای اصلی این سریال هستند که سر همه چیز با هم رقابت دارند، از لباس گرفته تا دوست پسر و برای رسیدن به هدفشان از هیچ کاری دریغ ندارند. داستان سریال از زبان دختری روایت میشود که ما هیچوقت در سریال او را نمی بینیم ولی اینطور که از شواهد پیداست یکی از دانشجوهای کالجیست که «سیرینا» در آن درس میخواند. اين دختر خاله زنک کوچکترين اتفاقات روابط دختر پسرها رو زير نظر دارد و هر اتفاقي که ميافتد بعد از مدتی کوتاه در وبلاگ او و موبايل دانشجوهاي کالج منتشر ميشود...
یک دختر جوان و ثروتمند در سال ۱۹۶۵ به نیو یورک می رود و در آنجا با بازیگر جوانی آشنا می شود که ادعا می کند می تواند او را به یک ستاره مشهور تبدیل کند...
پدربزرگ آرتور مدتهاست گم شده. آرتور به دنبال اوست و از روی علائم به جا مانده متوجه می شود که او در سرزمین مینی مویهاست. مینی مویها (The Invisibles) موجودات کوچکی هستند که با ذره بین هم دیده نمی شوند…