Grace و Frankie که به دلیل سال ها رقابت، با یکدیگر رابطه سردی داشته و به هم به عنوان دشمنی سر سخت نگاه می کنند با شنیدن خبری شوک آور زندگیشان برای همیشه تغییر می کند. همسرانشان Robert و Sol وارد رابطه ای عاشقانه با یکدیگر شده و قصد ترک آنها و ازدواج با یکدیگر را دارند. اعلام علنی این تصمیم ناگهانی هر چهارنفر آنها را که اکنون به سن سالخوردگی رسیده و هفتمین دهه از زندگیشان را تجربه می نمایند با شرایط عجیب و دشواری مواجه می نماید....
دو دوست بعد از اینکه توسط زنهایشان را از خانه بیرون میشوند تصمیم میگیرین با یکدیگر آپارتمانی را بصورت مشترک بگیرند. ولی تفکرات آنها در خانه داری و زندگی زمین تا آسمان فرق دارد...
با زیرنویس چسبیده
Nick, Dale و Kurt بعد از اینکه نقشه ی به قتل رساندن رئیسشان عملی نمی شود تصمیم می گیرند برای خود یک تجارت بسازند اما یک سرمایه گذار که آنها را مانع خود می بیند تصمیم می گیرد مانع موفقیت آنها شود. این سه دوست برای اینکه کنترل و موفقیت شرکت خود را دوباره به دست بگیرند پسر سرمایه گذار را می دزدند…
گروهی از دانشجویان جاه طلب و باهوش رشته حقوق به همراه یکی از اساتید که وکیل مدافع پرونده های جنایی است درگیر یک ماجرای قتل میشوند که به طور کلی مسیر زندگی آنها را عوض میکند...
سریال درباره ی کارآگاه پلیسی است که هیچ چیزی رو جدی نمیگیره تا اینکه بالاخره یه روزی رئیس جدیدی که اومده ازش میخواد که بزرگ شه و به نشان پلیسی که داره احترام بزاره و برای خودش ارزش قائل بشه…
داستان سریال درباره مردی با نام Ray Donovan میباشد. او به نوعی یک آچار فرانسه میباشد.او یکی از افرادی است که مشکلات افراد ثروتمند را که آنها در ان دچار مشکل میشود حل میکند.کار ها و گند کاری های آنان را درست میکند به طوری که هیچ چیز معلوم نشود...
بن که به تازگی پدر شده است و از این اتفاق بسیار شگفت زده شده است ,و به برادرش و دوستش تاکردر یک آپارتمان زندگی میکند.رایلی دختری که در قدیم عاشق بن بوده به تازگی وارد شهر شده است و مادر بن نیز تازگی به شهر نقل مکان کرده است که این افراد در کنار هم اتفاقات کمدی بسیار جالبی را برای بیننده به ارمغان می آورند...
سلینا میر (جولیا لوسی-دریفوس) یک سناتور ایالات متحده است که موفق می شود به مقام معاونت رییس جمهور آن کشور برسد؛ اما هیچ چیز آنگونه که او انتظار داشت نیست و همه چیز درست شبیه آن چیزهایی است که همه دوستانش به او اخطار داده بودند...