این سریال به اتفاقات بعد از ترور آبراهام لینکلن، رئیس جمهور امریکا، و جنگ و تلاش برای محافظت از ایده های او برای بازسازی کشور می پردازد...
فیل رابرتسون، مردی بود که پیش از آنکه به یک ستاره تلویزیونی تبدیل شود، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکرد. او با شیاطین درونش میجنگید و زندگی خانوادگیاش در خطر بود. اما او با تلاش و پشتکار، بر مشکلات غلبه کرد و خانوادهاش را نجات داد. این داستان واقعی، آغازگر یک سلسلهمراتب بود...
داستان یک پزشک باهوش کامبوجی که برای یک معالجه پزشکی به ایالات متحده می آید تا پسرش را نجات دهد، اما وقتی سیستم شکست می خورد، او از حیله گری و هوش خود برای مبارزه استفاده می کند و به دلایل درستی قانون را زیر پا می گذارد.
ساحل پشه ها داستان یک مخترع و خانوادش را روایت میکند که از دست عدهای که قدرت و نفوذ دولتی دارند فرار میکنند و در این راه اتفاقهای خطرناکی برایشان می افتد...
یک آتش نشان نیویورکی به مکان جدیدی در آستین تگزاس منتقل میشود , او با پسرش تنها زندگی میکند و مواقعی که سرکار است باید نگران مشکلاتش نیز باشد
این سریال داستان گروهی از محققان را به تصویر میکشد که در حل یک جرم ، گیج شدهاند. آنها از هر سرنخی استفاده میکنند تا به حل این پرونده برسند ، اما…
با زیرنویس چسبیده
وقتی که یک هکر ناشناس، رازهای مخفی اهالی شهر سیلم را افشا میکند؛ چهار دختر دبیرستانی به قصد انتقام گیری به پا میخیزند…
داستان سریال از جایی شروع میشود که جو مک میلان یک جوان مجرد و خوش گذرون ولی در عین حال با تفکرات اقتصادی و جاه طلبانه وارد شرکت کاردیف الکتریک میشود و با شناختی که از گوردون کلارک دارد او را تشویق میکند که کار ساخت کامپیوترهای شخصی و خانگی را که گوردون قبلا ایده اش را منتشر کرده بوده و سپس اقدام به ساختشان کرده و موفق نبوده را دوباره از سر بگیرند، آنها با استفاده از مهندسی معکوس از روی چیپ های شرکت IBM سعی میکنند این کار را انجام دهند...
داستان پلیس صادق و درستکاری به نام وینس فارادی (با بازی دیوید لیونز – بازیگر مجموعه ER) را روایت میکند که در میان ماموران پلیس فاسد شهر مشغول به کار است اما این درستکار بودن چندان برایش خوش یمن نیست...
معاون فرمانده پلیس (برندا جانسون) به علت داشتن تواناهایی های بسیار بالا به بخش قتل پلیس لس آنجلس منتقل میشود. توانایی ذاتی او خواندن ذهن مردم و گرفتن اعتراف باعث شده تا سخت ترین پروندها را به او واگذار کنند…