السبث تاسیونی، یک وکیل زیرک اما غیر متعارف، پس از کار موفق خود در شیکاگو، از دیدگاه منحصر به فرد خود برای انجام مشاهدات منحصر به فرد و جنایتکاران درخشان در کنار پلیس نیویورک استفاده می کند.
با زیرنویس چسبیده
قاتلی حرفهای به همراه رئیسش، یک دلال آثار هنری و یک پولشو تصادفا عدهی زیادی را به کشتن میدهند که پای انها را به دنیای خلافکاران و درگیری با آنها باز میکند...
با زیرنویس چسبیده
پس از پروازی متلاطم اما عادی، مسافرین و خدمۀ هواپیما متوجه میشوند که در دنیا پنج سال گذشته است، اما برای آنها زمانی نگذشتهست.و بزودی معمای تازهای آشکار میشود
با زیرنویس چسبیده
«آقای ربات» در مورد برنامه نویسی جوان به اسم Elliot می باشد که با هک کردن مردم با آنها ارتباط برقرار می کند. او از توانایی های خودش به عنوان اسلحه ای برای حفاظت از کسانی که برایش مهم هستند استفاده میکند، اما ناگهان خودش را بین شرکت امنیتی ای که آنجا کار میکند و دنیای زیرزمینیِ هکرها که وی رو وادار میکنند شرکت های آمریکایی را هک کند، می بیند...
داستان سریال از اولین روزهایی که کارآگاه گوردن به ادارهی پلیس شهر گاتهام میپوندد شروع میشود و افسر ارشد کلانتری گاتهام یعنی سارا ایسن طی اتفاقاتی کارآگاه جیمز گوردن و هروی بولاک را استخدام میکند و این سه تن قرار است بر روی اسرار آمیز ترین پروندهی حل نشدهی شهر گاتهام یعنی پروندهی قتل توماس و مارتا وین (پدر و مادر بتمن) تحقیقاتشان را آغاز کنند. در این تحقیقات جیمز گوردن بروس وین را ملاقات میکند. بروس فرزند توماس که کشته شده است هست و برای انتقام گرفتن از قاتلین پدر و مادرش از راهی که خودش میخواهد وارد می شود و این شروع افسانه ای به نام شوالیه ی تاریکی (بتمن) می شود.
سریالی پیرامون کاراکتری به اسم Raymond Reddington که در سریال لقبش ”Red” هست خواهد بود . Red که یکی از مشهور ترین تبهکاران تحت تعقیب است ناگهان تصمیم میگیره خودش رو تسلیم پلیس کنه و کمک کنه هر کسی رو که باهاش تاحالا کار میکرده رو معرفی کنه ولی تنها شرطش اینه که با مامور FBI تازه وارد Liz Keen همکاری میکنه…
داستان در ارتباط با شبکه سازمان جاسوسی شوروی، "کا.گ.ب" است که در آن سالها در کشور آمریکا تارهای خود را تنیده بودند. البته این مورد دو طرفه بود و هر دو کشور فعالیت گُسترده جاسوسی را برای کسب اطلاعات از طرف مقابل انجام میدادند. یک مرد و یک زن توسط کمونیست ها انتخاب میشوند تا به ازدواج یکدیگر درآیند. آنها پیش از این هیچوقت همدیگر را ندیده اند و یا عشقی در بین خودشان حس نکرده اند اما بخاطر آرمان های شوروی باید ازدواج کرده و با نام و مشخصات جعلی گام به "ینگه دنیا"، "امریکا" بگذراند! حاصل زندگی آنها پس از سالها دو فرزند دختر و پسر است که به هیچ وجه از پیشینه والدینشان آگاهی ندارند. آنها در محیطی کاملا آمریکایی، با رویایی آمریکایی بزرگ شده اند. برنامه های آمریکایی را از تلویزیون دیده اند و به مدارس آمریکایی در فلب ایالات متحده، یعنی "واشنگتن" میروند. زندگی این جاسوسان تقریبا بصورت آرامی میگذرد تا آنکه ماموری از FBI به خانه ای در همسایگی این زوج جاسوس نقل مکان میکند و این چنین اوضاع هر روز بغرنج تر میشود. فعالیت های جاسوسی انها نیز با پیامی از سوی "کا.گ.ب" تشدید میشود. "رفقا به پا خیزید." (رفقا: اصطلاحی رایج در میان کمونیست هاست.)