داستان یک اپراتور پاسخ دهنده که از نظر اخلاقی به خطر افتاده، با یک سری شیفت های شبانه در لیورپول مقابله می کند، و اینحالیست که سعی می کند ...
با زیرنویس چسبیده
هنگامی که ازدواج یک قاضی سرشناس فرو میپاشد، وی باید دربارهی پروندهای که در آن یک پسر جوان به نام آدام، اهدای خون را به دلایل نامعلوم قبول نمیکند، تصمیم بگیرد…
داستان سریال Endeavour در سال ۱۹۶۵ اتفاق می افتد، مجموعه Endeavour درباره شروع زندگی حرفه ای اندرو مورس «شان ایوانز» ، بعد از ترک کالج آکسفورد بدون گرفتن مدرک ، مدت کوتاهی را در سپاه سلطنتی به عنوان یک کارمند رمزنگاری گذراند، و پس از آن به نیروی پلیس پیوست. او تصمیم به نوشتن استعفا نامه خود گرفت، اما او به همراه یک کاراگاه دیگر از پلیس کارشال نیوتون به شهر اکسفورد فرستاده شد ، برای تحقیق در مورد نا پدید شدن یک دانش آموز ۱۵ ساله…
هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای «وستروس» در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان «استارک»، «لنیستر» و «باراثیون» برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که «رابرت باراثیون» پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، «ادارد» ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاور پادشاه، برترین سمت دربار، به او خدمت کند. این در حالی است که مشاور قبلی به طرز مرموزی به قتل رسیده است، با این حال ادارد تقاضای پادشاه را می پذیرد و به سرزمین شاهی راهی می شود. خانواده ملکه، یعنی لنیستر ها در حال توطئه برای بدست آوردن قدرت هستند. از سوی دیگر، بازمانده های خاندان پادشاه قبلی وستروس، «تارگرین ها» نیز نقشه ی پس گرفتن تاج و تخت را در سر می پرورانند، و تمام این ماجراها موجب در گرفتن نبردی عظیم میان آنها خواهد شد...
داستان سریال درباره "برنارد" هست که یک مغازه ی کتاب فروشی دارد .. ولی اصلا علاقه ای به فروش کتابهاش ندارد .. "مانی" که یه ادم عصبی و استرسی هست به مغازه ی "برنارد" میاد و کتاب آرامش و خونسری رو از اون میخره و بر حسب اتفاق کتاب توی لیوان چاییش میوفته و اونو قورت میده .. وقتی پزشکها میخوان اونو جراحی کنن متوجه میشن که کتاب جذب بدن اون شده و دیگه قابل جدا کردن نیست .. و همین باعث میشه که "مانی" به یک شخصیت آروم و ریلکس تبدیل بشه ...