با زیرنویس چسبیده
داستان در مورد سه دوست صمیمی است که هر بار خود را در وضعیتی ناخوشایند می یابند، از دوستی خیالی بنام ریکی استنیکی بعنوان راه نجات استفاده میکنند. اما زمانی می رسد که مجبور میشونذ این دوست خیالی را به خانواده و اطرافیان شان معرفی کنند...
«دیل اسکوئر» دختر مستقل و مجردی است که در لس آنجلس زندگی می کند. پس از چندین رابطه ناموفق او قانع می شود که داشتن یک رابطه بامعنا در لس آنجلس غیر ممکن است. اما جامعه گریز بودن برای هر دختر جوانی بسیار سخت است. وقتی «زک» ستاره راک موفق و دوست قدیمی او وارد زندگی اش می شود همه چیز تغییر می کند...
با زیرنویس چسبیده
این فیلم که تعداد زیادی از ستارگان هالیوودی در آن ایفای نقش کرده اند، شامل چندین فیلم کوتاه به هم پیوسته در مورد سه بچه که در اعماق اینترنت به دنبال غیر قانونی ترین فیلم ممنوع شده تاریخ می گردند...
با زیرنویس چسبیده
«ریچ» (اوون ویلسن) و «فرد» (جیسن سادیک) دو دوست صمیمیاند، و هردو چندین سال است که ازدواج کرده اند. اما وقتی که این دو مرد در خانه از خود بیقراری و بی حوصلگی نشان می دهند، همسرانشان تصمیم میگیرند تا یک هفته به شوهرانشان اجازه دهند تا هر کاری که دلشان می خواهد انجام دهند، بدون اینکه مورد مواخذه یا کوچکترین سوالی قرار بگیرند. این موضوع در ابتدا شبیه یک رویا برای ریک و فرد می باشد. اما آنها به زودی متوجه می شوند که رویایی که آنها از زندگی مجردی داشتند به طور فاحش و البته خنده داری با جهان واقعیت فرق دارد...
با زیرنویس چسبیده
داستان درباره دو دوست است که تصمیم می گیرند وارد یک مسابقه المپیک مخصوص شوند تا بدهی بزرگ خود را پرداخت کنند...
سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند...
«بن» (فالن)، معلم دبيرستان، با «لينزي» (باريمور) که کسب و کار موفقي هم دارد، آشنا مي شود. «بن» و «لينزي» در ظاهر وجه مشترکي ندارند، ولي به هرحال با هم جور مي شوند و رابطه ي عاطفي عميقي بين شان به وجود مي آيد. اما از شر و شور رابطه شان که کاسته مي شود، «لينزي» تازه پي مي برد که عشق واقعي زندگي «بن» چيست: تيم بيس بال ردساکس بوستن.
دو مرد که تصمیم دارند به یک سفر تفریحاتی روی دریایی بروند، بطور اشتباهی سوار کشتی مردان همجنس گرا می شوند...
با زیرنویس چسبیده
«هال لارسن» (بلک) آدم زن باره ي نفرت انگيزي است که به توصيه ي پدرش در جست و جوي زني ايده آل و رؤيايي در کلوپ هاي شبانه ول مي چرخد؛ ولي با هيپنوتيسمي مسخره ذائقه اش تغيير مي کند و به جاي ظاهر و فيزيک زنان متوجه «زيبايي درون» شان مي شود...
یک سلول پلیس(گلبول سفید) به نام جونز با کمک یک قرص سرماخوردگی تلاش میکند جلوی ویروسی که قصد کشتن فرانک (میزبان) را دارد بگیرد…