امپراطوری به نام تاد اسپنگو با استفاده از یک آهن ربای عظیم الجثه ، مارج نلسون و شوهرش دیک را می دزد به این امید که ...
مسئول فیلمنامه یک استدیو با قبول نکردن فیلمنامه یک نویسنده با او به مشکل برمی خورد. آن نویسنده برای او کارتهای تهدید آمیز می فرستد. اما نویسنده از او به خاطر قبول نکردن فیلمنامه اش اخاذی می کند و ...
یک راننده تاکسی در یک مسابقهی اسب سواری شرط بندی میکند و جایزه ارزشمندی برنده می شود، اما مشکل اینجاست که او دیگر نمی تواند دست از شرط بندی بردارد...
«پل هکت» (دان) يک شب محيط امن آپارتمانش را در منهتن ترک مي کند و براي ملاقات با دختري به نام «مارسي» (آرکت) به محله هاي پايين شهر نيويورک مي رود. در طول شب مجموعه اي از حادثه هاي عجيب و غير مترقبه به او ثابت مي کند که بهتر بود و در خانه اش مي ماند و تلويزيون تماشا مي کرد.
نوجوانی موظف است از مادر طلاق گرفته اش در برابر دوست پسرِ خطرناکش که یک دلال مواد مخدر است، محافظت کند...
پس از بحران اقتصادی سال ۱۹۸۰ جک، که یک مهندس اتوموبیل است از کار بیکار میشود. وقتی همسرش، کارولاین، کار پیدا میکند و به نانآور خانواده تبدیل میشود، جک مجبور میشود مسئولیتهای او در خانه را بهعهده بگیرد و به آقای مادر تبدیل شود...
اسب "الک" توسط صاحبان سابق عرب اش، در مراکش ربوده می شود. حال "الک" باید ماجراهایی را پشت سر بگذارد تا اسبش را از دست عربها نجات دهد...
کارگزار بازيگري به نام «مايکل دورسي» (هافمن) به او مي گويد که به خاطر رفتارش، هيچ کس استخدامش نخواهد کرد. «مايکل» نيز براي اين که ثابت کند کارگزارش اشتباه مي کند، تصميم مي گيرد با پوشيدن لباس زنان و تغيير نامش به «دوروتي مايکلز» نقش مديره ي بيمارستان را در يک مجموعه ي تلويزيوني به عهده بگيرد.
"هنک" و "فرانی" به نظر نمی رسد دیگر بتوانند با هم زندگی کنند. پس از پنج سال با هم بودن، در روز سالگرد آغاز رابطهشان آنها از یکدیگر جدا می شوند و...
فیلم درباره پسری به نام "الک" است که با پدرش در حال مسافرت با کشتی هستند. در آن کشتی اسبی با نژاد عربی وجود دارد که پسر را مجذوب خود کرده است. کشتی به صورت غم انگیزی غرق می شود و تنها پسر و اسب در جزیره ای زنده میمانند. بعد از نجات یافتن پسر و اسب و برگشت به خانه الک با کمک یک مربی اسب را برای مسابقات آماده می کنند و...