با زیرنویس چسبیده
پس از آن که موجي سهمگين به کشتي پسايدون اصابت و آن را واژگون مي کند، ناخداي کشتي به سرنشيناني که جان سالم به در برده اند اطلاع مي دهد که سالن رقص کشتي حالت يک حباب هوا را دارد و آن ها مي توانند تا موقع رسيدن کمک، در آن جا پناه بگيرند.
با زیرنویس چسبیده
”جین واتسن” (دپ)، یک مرد معمولی، هنگام بازگشت از مراسم خاکسپاری همسر سابقش به “آقای اسمیت” (واکن) و “خانم جونز” (مافیا) برمیخورد که دخترش را میربایند و به او اسلحهای با شش گلوله و یک کارت رمزگشا میدهند و خط سیر “فرماندار گرانت” (میسن) را در اختیارش میگذارند و به او میگویند که تنها ۷۵ دقیقه فرصت دارد فرماندار را بکشد اگرنه دخترش را خواهند کشت. در این فاصله “واتسن” ـ بی آنکه “آقای اسمیت” و “خانم جونز” با خبر شوند ـ باید به هر ترتیبی که شده فرماندار را از نقشه این سوء قصد مطلع سازد...
با زیرنویس چسبیده
«ستوان فرانک دربين» (نيلسن) زودتر از موعد خود را بازنشسته کرده و حالا شوهري خانه دار به شمار مي آيد. اما «سروان اد هاکن» (کندي)، «دربين» را مجاب مي کند تا براي دستگيري «روکو» (وارد)، رهبر کشوري کوچک و بدنام، بار ديگر وارد عمل شود...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«فرانک هاريگن» (ايست وود)، مأمور مخفي کهنه کار آمريکايي، در حال تحقيق در باب تهديد احتمالي به جان رئيس جمهور امريکاست و خيلي زود مردي به نام «بوت» (مالکوويچ) با «هاريگن» تماس مي گيرد و مي گويد که خيال دارد رئيس جمهور را بکشد...
با زیرنویس چسبیده
رومانی، سال ۱۴۶۲٫ سلحشوری به نام «ولاد»، معروف به «دراکولا» (اولدمن) از نبرد با سپاهیان ترک باز می گردد و می فهمد که همسرش، «الیزابتا» (رایدر)، به تصور مرگ او خودکشی کرده است. «دراکولا» ایمانش را رها می کند و خون آشام می شود. لندن، ۱۸۹۷٫ «جاناتان هارکر» (ریوز) به ترانسیلوانی اعزام می شود تا معامله ی املاکی در انگلستان را با «کنت دراکولا» به پایان برساند…
با زیرنویس چسبیده
«دکتر آلبرت ماينهايمر» (گريفيتس)، متخصص انرژي خورشيدي، قرار است يک برنامه ي جديد انرژي ملي را راه اندازي کند، ولي «کوئنتين هاپسبرگ» (گولت) همراه با ميليونرهاي ديگر توطئه چيده اند «ماينهايمر» را ساکت کنند تا از منافع انرژي اتمي شان دفاع کنند. «ستوان فرانک دربين» (نيلسن) نيز وارد صحنه مي شود تا اين توطئه را خنثي کند.
با زیرنویس چسبیده
در سال ۱۹۸۴ زيردريايي اتمي شوروي موسوم به «اکتبر سرخ» به آب انداخته مي شود. فرمانده زيردريايي، «ناخدا مارکو راميوس» (کانري)، پس از کشتن افسر امنيتي زيردريايي، با هم ياري افسران ناراضي، موفق مي شود از ناوگان دريايي شوروي بگريزد. و حالا سؤال اصلي اين است که هدف «راميوس» از اين کار چيست؟
یک جادوگر کامپیوتر آمریکایی که در یک بانک نیویورک کار می کند، پس از دریافت ناخواسته یک پیام رمزگذاری شده از یک جاسوس بریتانیایی، ناگهان وارد دنیای جاسوسی بین المللی می شود...
در دهه 1930، مردی صادق و خوش قلب مجبور می شود برای تامین هزینه های پزشکی مادر روان رنجور خود به زندگی جنایتکارانه روی بیاورد...
ر شهر اتفاقات و قتلهای مشکوکی رخ میدهد و به دلیل رعایت نکردن قوانین از سوی پلیس قاتلین آزاد زندگی میکنند. در اتاق ستاره یک هیات داوری برای دادگاه تصمیم میگیرد که ...