هنکا ویرتانن در راه مدرسه شواهدی از جنایت احتمالی پیدا می کند. پسرها تصمیم می گیرند تا بفهمند چه اتفاقی افتاده است...
لاسه یک نژادپرست پیر می باشد که در آپارتمانی پر از مهاجران و پناهندگان زندگی می کند. کمال پسر 16 ساله ای است که از زندگی خود در فنلاند خسته شده است و آرزوی سفر به نایروبی را دارد تا با پدرش زندگی کند. فقط مشکلش این است که پولی برای خرید بلیط ندارد تا اینکه با لاسه آشنا می شود…