یکی از اعضای خدمه ی یک سفینه ی فضایی که درحال نجات دادن آخرین ذخایر طبیعتی بر روی زمین است وقتی به او دستور میرسد تا جنگل مورد علاقه اش را بیرون بریزد و به خانه برگردد ,مرتد میشود...
با دوبله فارسی
کلانتری وارد ساباتا می شود تا گله دارانی که یک سال پیش باعث مرگ اتفاقی یک مرد سالخورده شده اند را دستگیر کند اما...
داستان زندگي «ورجيل استارکول» (آلن): او از کودکي مورد آزار بچه هاي قوي تر از خودش قرار مي گيرد. در نوجواني به نوازندگي ويولن سل رو مي آورد، اما موفقيتي کسب نمي کند و به کارهاي خلاف کشيده مي شود...
«لاکی جکسن» (پزرلی) که عاشق اتوموبیل های مسابقه است، قهرمان ایتالیایی، «کنت المومنچینی» (دانووا) را شکست می دهد و کنت از لاکی می خواهد که برای او رانندگی کند. اما لاکی نمی پذیرد و می خواهد موتور جدیدی به دست بیاورد و در مسابقه ی بزرگ لاس و گاس، ماشین خودش را براند...
» اسمايلر گروگان « ( دورانته) با ماشين از بالاى صخره اى سقوط می كند و سرنشينان چهار اتومبيل شاهد اين تصادفاند. » اسمايلر « پيش از مرگ به آنان می گويد كه 350 هزار دلار از پولهاى مسروقه اش را زير « W بزرگ « پارك ايالتى ساحل سانتا رزيتا پنهان كرده است. حالا چهار اتومبيل به طور جداگانه به طرف سانتا رزيتا به راه می افتند...
پاپ و کیتی واندر پدر و دختری هستند که یک سیرک را می گردانند و تلاش میکنند کسب و کار خود را از دست جان نوبل، رقیب سرسختشان در امان نگه دارند، کسی که پسرش مخفیانه به سیرک آنها آمده و بعنوان یک بندباز مشغول به کار شده است. کیتی عاشق این پسر می شود و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
برده ای به نام «اسپارتاکوس» به خاطر اندام ورزیده اش به عنوان گلادیاتور انتخاب می شود تا آموزش ببیند. مربی و تمامی ساکنان آن مکان که اسپارتاکوس در آن آموزش می بیند مردان خبیثی هستند که برای جان برده ها و کنیز ها ارزشی قائل نمی شوند. در این بین اسپارتاکوس با زنی آشنا می شود که کنیز است. بعد از مدتی به خاطر برخی مسائل اسپارتاکوس مربی خود را می کشد و با دیگر برده ها از مکان آموزش که مانند زندان است می گریزند...
پس از جنگ، "دیو هرسچ" کهنه سرباز الکلی و نویسنده سابق از شیکاگو به زادگاهش در ایندیانا باز می گردد. "گینی مورهد" زنی که در شیکاگو عاشق او شده "دیو" را همراهی می کند. "دیو" با بردار خود "فرانک" که مالک یک جواهر فروشی بوده دیدار کرده و به صرف شام به خانواده او دعوت می شود که...
"کلینت هالیستر" با کمک "مارشال جیک وید" از زندان موفق به فرار می شود."جیک" پس از اینکار او را ترک می کند اما مجبور می شود او را برای پیدا کردن گنجی که پیشتر مخفی کرده راهنمایی کند...
سارق جوانى، « بن هارپر » ( گريوز ) به جرم قتل اعدام مىشود اما به واعظ روان پريش، « هرى پوئل » ( ميچم ) بروز نمىدهد كه پول سرقتى خود را كجا مخفى كرده است. « هرى » نيز پس از آزادى سراغ خانواده ى « هارپر » مىرود و مىكوشد تا از جاى پولها باخبر شود. پسر كوچك خانواده، « جان » ( چاپين ) مىداند كه پدرش پولها را در عروسك خواهرش ( بروس ) مخفى كرده...