آلمان ها یک سرگرد آمریکایی را می ربایند و سعی می کند او را متقاعد کنند که جنگ جهانی دوم تمام شده، بلکه بتوانند اطلاعاتی درباره حمله متفقین از او بیرون بکشند...
« جيمز مكى » ( پك ) ، ناخداى سابق ، به غرب آمده تا با « پاتريشا تريل » ( بيكر ) ازدواج كند و در مزرعهى پدر « پاتريشا » ، « هنرى تريل » ( بيكفورد ) زندگى كند ، ولى از سركارگر مزرعه ، « استيو ليچ » ( هستن ) خوشش نمىآيد ...
یک سیاستمدار سالخورده تلاش می کند برای آخرین بار در دورانی که تلویزیون نقش مهمی در بازیهای سیاسی ایفا می کند، به عنوان شهردار یکی از شهرهای آمریکا انتخاب شود...
"مت دورکس" گله داری بزرگ به یک کارخانه ذوب مس که آبهایش را آلوده می کند حمله کرده و سپس دارائیهایش را بین پسرانش تقسیم می کند.یکی از پسرانش به نام "جو" مسئولیت حمله را پذیرفته و سه سال به زندان فرستاده می شود."مت" بر اثر حمله ای قلبی از دنیا رفته و "جو" تصمیم به انتقام می گیرد...
نیکی و تیسی قرار است ازدواج کنند. نیکی میخواهد برای خانه پول پسانداز کند، اما تِیسی رویای این را دارد که خانهاش را روی چرخها شروع کند در یک تریلر...
یک کارگردان باهوش برای ساختن یک تئاتر موزیکال استخدام شده و آنرا طوری تغییر می دهد که دیگر شناخته نمی شود...
"استنلی بنکس" پدر مغرور "کی" روز ازدواج او را به یاد می آورد.آن روز با اعلام نامزدی او شروع شد و مشکلات و غافلگیریهای این ازدواج در فیلم به تصویر کشیده می شود...
پس از شکست ناپلئون واترلو و تبعید افسران و خانواده هایشان از فرانسه، کنگرهی آمریکا در سال 1817 تصمیم گرفت که 4 شهر کوچک در سرزمین آلاباما با تبعیدیان داده شود...
در قرن پانزدهم فرانسه پس از نزدیک به صد سال جنگ با انگلستان شکست خورده و به یک ویرانه تبدیل می شود. "ژاندارک" دختر چهارده ساله کشاورز ادعا می کند زمزمه هایی از بهشت شنیده مبنی بر اینکه او هدایت ارتش خدا را بر عهده بگیرد و "چارلز هفتم" را به عنوان پادشاه فرانسه برگزیند...