نیکی و تیسی قرار است ازدواج کنند. نیکی میخواهد برای خانه پول پسانداز کند، اما تِیسی رویای این را دارد که خانهاش را روی چرخها شروع کند در یک تریلر...
لوسی ریکاردو همسر حواس پرت ریکی ریکاردو، رهبر ارکستر کوبایی می باشد. ریکی تلاش می کند که در نیویورک صاحب نام شود و لوسی هم قصد کمک به او را دارد ولی در بیشتر اوقات باعث عصبانیت او می شود...
"استنلی بنکس" پدر مغرور "کی" روز ازدواج او را به یاد می آورد.آن روز با اعلام نامزدی او شروع شد و مشکلات و غافلگیریهای این ازدواج در فیلم به تصویر کشیده می شود...
« دليله » ( لامار ) مىكوشد تا دل قهرمان شكستناپذير ، « شمشون » ( ماتيور ) را به دست آورد . اما پس از اين كه از « شمشون » ، بىمهرى مىبيند با دشمنانش هم دست مىشود و به لطف اغوا ، راز قدرت افسانهاى او را در مىيابد .
"هاوارد روارک" معماری آرمانگرا به دلیل ناهماهنگی طراحیهایش با تفکر موجود معماری از دانشکده اخراج می شود.او که به نظر کاری نمی تواند پیدا کند در نهایت نزد "هنری کمرون" مشغول بکار می شود.اما پس از چند سال "کمرون" از دنیا رفته و به "روراک" اخطار می کند اگر ایده هایش را تغییر ندهد این سرنوشت او نیز خواهد بود و...
در سال 1932، پلیسی به قتل رسیده و "فرانک ویچک" محکوم به حبس ابد می شود. یازده سال بعد، یک آگهی در روزنامه توسط مادر او روزنامه نگاری به نام پی.جی اونیل" را متقاعد می کند به پرونده نگاهی بیاندازد. پس از مدتی او متوجه می شود "فرانک" بیگناه است و...
یک دلال سهام نیویورکی تلاش می کند خانواده پرجمعیت خود، شامل همسر و چهار پسر و کتابداری وسواسی را اداره کند و...
زنی پریشان در خیابانهای لس آنجلس در جستجوی مردی به نام "دیوید" است. پس از بیهوش شدن در یک غذاخوری، او به بخش روانی یک بیمارستان برده می شود. فلشبکهایی علاقه شدید او به "دیوید" را که نتیجه اختلال شخصیت مرزی او است و منتهی به یک قتل شده را آشکار می کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«جورج بیلی» که در روز کریسمس قصد خودکشی دارد، توسط یک فرشته نجات داده میشود و آن فرشته به او نشان میدهد كه زندگی اطرافیانش بدون وجود بیلی چقدر بی رمق و یكنواخت میشده است. این طوری است كه در همان روز و شب كریسمس، جورج كه بواسطه مشكلات مالی حاصل از ورشكستگی به فكر خودكشی افتاده است، باردیگر به انسانها دل میبندد و به زندگی بر میگردد...
با زیرنویس چسبیده
«آلیسشا هیوبرمن» ( برگمن ) دختر یک جاسوس نازى دستگیر و محکوم شده، به «دولین» ( گرانت )، مأمور مخفى امریکایى دل میبازد. دولین، آلیشا را به کمک میطلبد و او هم میپذیرد تا نقش عنصر نفوذى در تشکیلات دشمن را بازى کند و با «الکساندر سباستیان» ( رینز ) مأمور نازى رابطه برقرار کند...