داستان در مورد پسربچه ای به نام کوری می باشد که تازه به مدرسه ی شهر آمده است و برای جلوگیری از زور گفتن بچه های قلدر مدرسه، می بایست راهی پیدا کند تا بجای زور و دعوا، از هوش خود برای شکست آن ها استفاده می کند...
دختری بنام «جس»، بعد از جدا شدن از دوست پسر سابقش، برای بازیافتن روحیه اش به مکانی تازه برای زندگی احتیاج دارد. از این رو به خانه ای می رود که سه مرد مجرد مستاجران آن هستند. گرچه این سه مرد ابتدا با رفتارهای غیر معمول جس روبرو می شوند، اما تصمیم میگیرند به او کمک کنند تا دوباره خودش را پیدا کند...