“گلدبرگز” مطمئنا یک خانواده دوست داشتنی است ! مادری مغرور ، پدری خشن ، خواهری افتضاح ، برادری با حس های پوچ (سندروم فرزند وسط) و کوچیک ترین عضو یعنی “آدام” که به فیلم برداری علاقه دارد ، همچنین پدربزرگ خانواده ، مرد پرتنش گروه . حال تصور کنید گرد هم آمدن این خانواده هفت بیجار را در این سریال …. !
سلینا میر (جولیا لوسی-دریفوس) یک سناتور ایالات متحده است که موفق می شود به مقام معاونت رییس جمهور آن کشور برسد؛ اما هیچ چیز آنگونه که او انتظار داشت نیست و همه چیز درست شبیه آن چیزهایی است که همه دوستانش به او اخطار داده بودند...
"بی دست و پا" در مورد حوادث خاص در سال های شکل گیری ماست که گاهی اوقات ما را بهترین و گاهی بدترین نشان می دهد این سریال حول نوجوان پانزده ساله " جنا همیلتون " می گردد کسی که مثله خیلی ها احساس میکند در بین همسالان خودش دیده نمی شود و با نا امیدی می خواهد جایگاهش را پیدا کند چیزی که در این روزگار و این سن واقعا سخت هست روزگاری که در آن پیدا کردن جایگاه یعنی خاص و انگشت نما بودن و بد بختانه دیده شدن جنا درست بعد از تصادف آن که باعث شکستنه شدن دستش و زدن برچسب نه چندان جالبی به آن شد اتفاق افتاد و در حالیکه شایعات تصادفش می توانست بدترین کابوس زندگیش شود جنا تصمیم میگیرد از این اتفاق برای پیشرفت زندگیش استفاده کند
چند دوست بعد از پایان دوران تحصیل تصمیم می گیرند که با هم زندگی کنند و در حین این زندگی مشترک حوادث فوق العاده خنده داری رخ می دهد که …
سه خانم اهل لوس آنجلس در راه سفر به پاریس مجبور به فرود اضطراری در فرودگاه کلیولند میشوند و تصمیم میگیرند در اطراف اون شهر چرخی بزنند و ...
سریال به خانواده های «جی پریچت»، دخترش «کلر» و پسرش «مایکل» که همه در لس آنجلس زندگی می کنند می پردازد. «کلر» مادر خانه داری است که همسر «فیل دانفی» است و سه بچه دارد. جی با «گلوریا»، دختر جوان کلمبیایی ازدواج کرده است و به او کمک می کند تا پسر نونهالش را بزرگ کند. «مایکل» و پارتنرش «کامرون تاکر»، کودکی ویتنامی بنام «لیلی»، را به فرزند خواندگی گرفته اند.
داستان در خصوص زندگی دختری بنام سوکی است که میتواند ذهن افراد را بخواند . در واقع داستان از زمانی وارد فاز اصلی میشود که بیل خون آشام وارد زندگی سوکی میشود و…
این سریال روایتگر دهه شصت امریکا و به خصوص نیویورک است. سریال حواشی زندگی فردی به نام دان دریپر رئیس بخش طراحی شرکت تبلیغاتی استرلینگ کوپر می باشد. او دارای زنی زیبا ، شغل و همکارانی خوب است ، ولی با جلو رفتن داستان زندگی این فرد دچار تغییراتی می شود و در این بین همیشه سایه گذشته نامعلوم و گاها مرموز این فرد موفق نیز نمود پیدا می کند.
سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …