خواهر "مری کلرنس" برای آموزش موسیقی به گروهی از دانش آموزان به مدرسه ای شبانه روزی می رود.یکی از دختران که استعداد زیادی دارد به وسیله مادرش از خواندن منع شده است...
داستان در مورد زن و شوهری است که قبلاً جاسوس بوده اند و حالا به نیو اورلئان آمده اند تا در کنار دختر کوچک خود زندگی آرامی را تجربه کنند. اما FBI از آنها می خواهد که تنها یک ماموریت دیگر را انجام دهند...
یک معلم مقطع دبیرستان که متعلق به محله ای جنجالی از شهر واشنگتن دی.سی می باشد تبدیل به یک ابرقهرمان پرقدرت شده و به جان گروه هایی می افتد که خیابان ها را به آشوب میکشند...
داستان تینا ترنر، خواننده ستیزه جویی که شجاعت خود را بدست می اورد و شوهرش را که از او سو استفاده میکرد،رها میکند ...
«دلوريس وان کارتي ير» خواننده (گلدبرگ) به طور تصادفي شاهد قتل خبرچيني در يک اتاق هتل است. بنابراين «وينس» (کايتل)، نامزد «دلوريس» و «ويلي» (پورتنو) دستور مي دهد «دلوريس» را از ميان بردارند. اما «دلوريس» فرار مي کند و به ديري در يک محله ي پرت سن فرانسيسکو برده مي شود...
" ویل" پسری از محله فقیر نشین "فیلی" است که توسط مادرش برای زندگی به خانه یکی از اقوام ثروتمند خود در "بل ار" فرستاده می شود. خانواده "بنک" یکی از ثروتمند ترین خانواده های منطقه هستند که در خانه مجلل خود زندگی می کنند. ولی ورود "ویل" نظم اشرافی که در این خانه حاکم بود را به هم می زند. او که بچه خیابان و موزیک رپ و رفص و آواز است با دیگر افراد خانه از بچه ها گرفته تا والدین تفاوت زیادی دارد. شیوه حرف زدن او شیوه خیابانی و رنگین پوستیست در جایی که خانواده "بنک" بسیاری از کلمات و رفتار "ویل" را بسیار وقیحانه می نامند. با گذشت زمان این دو نوع طرز فکر و دیدگاه بیش از پیش به هم نزدیک می شوند ولی رفتارهای این جوان پرشور در این خانواده اشرافی همچنان مایه خنده هست.
وقتی "سی سی بلوم" اهل نیویورک و "هیلاری" همدیگر را در اقامتگاهی در آتلانتیک سیتی همدیگر را ملاقات می کنند دوستی چندین ساله بین آنها شکل می گیرد.آنها سالها از طریق نامه با هم در ارتباط بودند تا اینکه "هیلاری" که تبدیل به وکیل موفقی شده است به دیدن "سی سی" در نیویورک می شود...
پليس روسي، «ايوان دنکو» (شوارتسنگر) و افسر نه چندان مقرراتي اداره ي پليس شيکاگو، «آرت ريدزيک» (بلوشي)، با کمک هم به مقابله با قاچاقچيان بين المللي مواد مخدر مي پردازند.