والتر 41 ساله در نظر دارد کتابی راجع به کارآفرینان آلمانی بنویسد. در یک روز بهاری او با اگنس، دانشجوی 28 سالهی رشته فیزیک آشنا می شود. اگنس پس از خواندن چند داستان کوتاه والتر، از او درخواست میکند داستانی درباره اش بنویسد. والتر از همان نگاه اول عاشق اگنس شده بود، اما پس از گذشت مدتی...