"برک کولمن" صدها مهاجر را بصورت مخفیانه از رود میسیسیپی به سمت سرنوشت خود در خارج از غرب همراهی می کند...
"لِم" به شیکاگو می رود تا گندمی که خانواده اش در مزرعه شان کاشته اند را بفروش برساند.او با پیشخدمتی به نام "کیتی" آشنا می شود.آنها عاشق هم شده و ازدواج می کنند."کیتی" توسط مادر "لِم" و خواهرش پذیرفته می شود اما پدرش او را رد می کند زیرا معتقد است او به خاطر پول با "لِم" ازدواج کرده است...