یک نظامی سابق گوشه گیر که برای فرار از گذشته اش در کوه های فرانسه زندگی میکند، تبدیل به هدف کسانی میشود که زندگیشان را قبلاً تباه کرده بود...
هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای «وستروس» در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان «استارک»، «لنیستر» و «باراثیون» برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که «رابرت باراثیون» پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، «ادارد» ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاور پادشاه، برترین سمت دربار، به او خدمت کند. این در حالی است که مشاور قبلی به طرز مرموزی به قتل رسیده است، با این حال ادارد تقاضای پادشاه را می پذیرد و به سرزمین شاهی راهی می شود. خانواده ملکه، یعنی لنیستر ها در حال توطئه برای بدست آوردن قدرت هستند. از سوی دیگر، بازمانده های خاندان پادشاه قبلی وستروس، «تارگرین ها» نیز نقشه ی پس گرفتن تاج و تخت را در سر می پرورانند، و تمام این ماجراها موجب در گرفتن نبردی عظیم میان آنها خواهد شد...
در یک موسسه نگهداری از جوانان بزهکار قتلی رخ می دهد. بندی که این واقعه در آن رخ داده زیر نفوذ جوانی خشن به نام استیو و دستیار غول پیکرش لویس قرار دارد. در تحقیقات اولیه ردی از قاتل به دست نمی اید، چون همه ظاهراً در خواب به سر می برد ه اند و جسد توسط کالوم تازه وارد کشف شده است. اولیای موسسه برای تنبیه شش هم سلولی مقتول آنها را همراه جد ، یکی از نگهبان ها، به جزیره ای پرت و خالی از سکنه تبعید می کنند. اما به محض رسیدن به جزیره مشخص می شود که برنامه ای مشابه برای دو دختر بزهکار- مندی و جو- زیر نظر لوییز در حال اجراست و ...