یک کتابفروش کهنه کار را دنبال می کند که در تلاش برای زنده ماندن از قانونی شدن قریب الوقوع قمار ورزشی، مشتریان، خانواده و همکاران بی ثبات فزاینده است.
داستان دو خاندان بسیار ثروتمند آمریکایی را روایت میکند که برای احاطه بر آینده خود و کنترل فرزندانشان در ستیز هستند…
هنگامی که یک دانش آموز دبیرستانی با پیشرفت بیش از حد تصمیم می گیرد برای انتخاب کالج عالی به سراسر کشور سفر کند، پدر پلیس بیش از حد محافظه کار او تصمیم می گیرد او را همراهی کند تا او را در مسیر مستقیم و باریک نگه دارد...
یکی از افسانه های بیسبال که در آستانه سن چهل سالگی، زندگی ورزشی اش را پایان یافته می بیند، فرصتی بدست می آورد تا خود را اثبات کرده و قلب زنی که در طی سالیان دراز دوست داشته را بدست آورد...
" ری بارون" به ظاهر همه چی دارد. یک زن فوق العاده، یک خانواده زیبا، یک کار بزرگ، یک خانه خوب در لانگ آیلند. تنها یک مشکل وجود دارد ، پدر و مادر گزنده او (که در سراسر خیابان زندگی می کنند) و حسادت برادر او که همیشه در راه است.
" ویل" پسری از محله فقیر نشین "فیلی" است که توسط مادرش برای زندگی به خانه یکی از اقوام ثروتمند خود در "بل ار" فرستاده می شود. خانواده "بنک" یکی از ثروتمند ترین خانواده های منطقه هستند که در خانه مجلل خود زندگی می کنند. ولی ورود "ویل" نظم اشرافی که در این خانه حاکم بود را به هم می زند. او که بچه خیابان و موزیک رپ و رفص و آواز است با دیگر افراد خانه از بچه ها گرفته تا والدین تفاوت زیادی دارد. شیوه حرف زدن او شیوه خیابانی و رنگین پوستیست در جایی که خانواده "بنک" بسیاری از کلمات و رفتار "ویل" را بسیار وقیحانه می نامند. با گذشت زمان این دو نوع طرز فکر و دیدگاه بیش از پیش به هم نزدیک می شوند ولی رفتارهای این جوان پرشور در این خانواده اشرافی همچنان مایه خنده هست.
کلانتر شهر در تلاش است و مبارزه می کند تا فاحشه خانهی تاریخی شهر که متهم به خانه ی شیطانی شده است باز بماند و تعطیل نشود...